متن مراسم قرآن به سر گرفتن شب بیست و سه رمضان

ساخت وبلاگ

شب احياء بیست و سوم

@@@@@

از بس که ‌ر‌ئو‌ف و ‌مهر‌بانی یا ‌ر‌ب

تو ملجأ هر پیر و جوانی یا رب

هرگز نشنیده ‌ا‌م گنه ‌کاری را

از خانه ر‌حمتت برانی یار‌ب

@@2

من را هميشه خواندي و نشناختم تو را

از غصه ها رهاندي و نشناختم تو را

اين بنده‌ی اسير معاصي و نفس را

از درگهت نراندي و نشناختم تو را

بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی

با من هميشه ماندي و نشناختم تو را

بر خان رحمت و کرم و استجابتت

عمري مرا نشاندي و نشناختم تو را

@@@@@@@

رویم نمیشود که بگویم مرا ببخش

با این همه گناه ولیکن خدا ببخش

شاید دلت گرفته ازاین توبه های سست

اینبار چندمین ولی آخر بیا ببخش

ای مهربان عرش نشین ای همیشه خوب

این بنده ی به خاکِ غم افتاده را ببخش

شاید چنان بدم که نمیخواهی ای عزیز!

از جرمهام بگذری ، اما چرا؟ببخش

حالا تو هستی و من و تصمیم آخرت

یا غرق کن درون عذابم...ویا ببخش

کوه گناه خالص و خوبی همه ریا

رویم نمیشود که بگویم مرا ببخش

@@@@@@@@@@2

یارب دوباره امشب این بنده فراری

آمد به در گه تو با آه و اشک و زاری

آغوش رحمتت را بر این شکسته بگشا

رحمی به حال زار و اشک زدیده جاری

یارب الهی العفو

---

در کوله بار خود جز بار گنه ندارم

غیراز موی سفید و روی سیه ندارم

از کثرت گناهان افتادم از نظر ها

در خانه کسی جز کوی تو ره ندارم

یارب الهی العفو

---

یارب مرا غلام اولاد مرتضی کن

ما به روز عقبی همسایه رضا کن

جانها به لب رسد از هجران روی مهدی

تقدیر قدر ما کن را دیدار آشنا کن

یارب الهی العفو

@@@

قرآن ها رو باز کنين مقابل صورت

 

اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فيهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسمائُکَ الحُسني وَ ما يُخافُ وَ يُرجي اَن تَجعَلَني مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار.

بی حیا بودم اما امشب با شرمندگی و حیا اومدم در خونت،قرآنتو در برابر صورتم باز میکنم چند تا قسم بهت میدم

 

قرآن هارو روي سر بگذارين

 

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فيهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَيهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.

یه سال منتظر بودیم بیاد که ورقه ی آزادی از آتش جهنم رو برای ما امضا کنی،خدایا قلب ما تو سینه ی ما پر از عشق خودت،انبیائت،اهلبیتت،واقعا قیامت این بدنو بااین سینه و قلب میخوای ببری جهنم؟! میخوای محبت علی رو بسوزونی؟!میخوای عشق به ابی عبدالله رو تو آتیش بسوزونی؟!میخوای محبت به زهرارو درجهنم بسوزانی؟!حالاقرآن مجیدت رو روی سر میگذارم"عرب ها وقتی در یه مساله مضطر میشن دست روسر میذارن،ما مضطریم،ما بعضی مشکلاتمون رو به هیچ کی غیرتو نمیتونیم بگیم

ده مرتبه: بِکَ یا الله

شب معراج میخواد برگرده معراجی که درقرآن مطرحه،حبیب من دراین آخرین لحظات مهمانیت چیزی میخوای به من بگی اظهار کن،عرض کرد:مولای من به من بگو قیامت باامت من میخوای چکار کنی؟شما رو میگفت پیغمبر،رباخواران حرفه ای،بی حجابای حرفه ای،ظالمان حرفه ای رو خود پیغمبر ازامت بودن خارج کرده مگه اونا هم امشب توبه کنند ملحق به امت بشن ولی شما رو میگفت،خطاب رسید حبیب من! امت تو بین خودم و تو قرار دارن،تو از یه طرف صدا بزن"امتی امتی" من جوابتو میدم" رحمتی رحمتی"

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

رمز فتح و ظفر،در دل داری شرر،یا مولا یا علی،حیدر حیدر

بر ختم الانبیا،هستی نور بصر،یا مولا یا علی،حیدر حیدر

دریای هیبت و صبر و رضا،امامُ المتّقین یا مرتضی

در دست حکمتت حُکم ِ قضا،،امامُ المتّقین یا مرتضی

مِنَ الازل- الی الابد- بر همه ی -عالم ولی

جانم علی- جانم علی- جانم علی- جانم علی

یا مولا یا علی- یا مولا یا علی- یا مولا یا علی- یا مرتضی

با ذولفقار دل-نمودی یا علی -مَرحَب ِ نفس ِ خود- را قربانی

ما هستیم و گناه،عاصی و روسیاه،داریم از جُرم ِ خود پشیمانی

دعا کن زینتت باشیم آقا،یا مولا یا علی یا مرتضی

شیعه ی تو بُوَد اهل تقوی،یا مولا یا علی یا مرتضی

انّ بینی وَبین ا... عزّ وَ جلّ َ ذُنوباً

مرا ببخش حقّ زهرا،یا سیّدی یا مرتضی

یا مولا یا علی یا مولا یا علی یا مولا یا علی یا مرتضی

@@@

از صفین بر می گشت علی،كربلا از مركب پیاده شد،خاك رو برداشت،بویید،فرمود:اینجا حسینم رو می بینم در خون دست و پا می زنه*

ده مرتبه: بِعلیٍّ

همین که بهتری الحمدالله

جدا از بستری الحمدالله

همین که در زدم دیدم دوباره

تو در پشت دری الحمدالله

انگار دنیارو بهم دادن

شنیدم یادی از دُردانه کردی

فاطمه من مسجد بودم اما مثل اینکه خبرایی تو خونه بوده،چه خبر؟پیداست!

شنیدم یادی از دُردانه کردی

و موی دخترت را شانه کردی

نگفتم استراحت کن عزیزم

شنیدم کارهای خانه کردی

 

روز آخر بچه هاش رو استحمام كرد،لباسشون رو عوض كرد،لباس تمیز تنشون كرد،براشون غذا آورد،موهای بچه هاش رو شونه كرد،وقتی داشت موهای حسینش رو با دست شكسته شانه می كرد،می گفت:مادر جان،نیاد روزی كه نظم موهات بهم بخوره

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

غارت زده منم که کنارت نشسته ام

غارت زده منم که ز داغت شکسته ام

غارت زده منم که تو را خاک می کنم

تابوت را ز خون تنت پاک می کنم

غارت زده منم که ز کف داده صبر را

با دست خویش کنده برای تو قبر را

غارت زده منم چه کنم با جنازه ات

ای وای ریخته به زمین خون تازه ات

غارت زده منم که ز داغ برادرم

می ریزم از کنار تنت خاک بر سرم

غارت زده منم که ز آغوش بسته ات

می گیرم آه چادر خاکیّ مادرم

داغی که رفتن تو روی سینه ام گذاشت

والله بود سخت تر از غارت حرم

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

من همچو کبوتر به روی بام حسینم

شب تا سحر آوارۀ بین‌الحرمینم

مجنون حسینم، پابست ابوالفضل

هم مست حسینم،            هم مست ابوالفضل

****

شب تاسحرازعشق تومن خواب ندارم

من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم

من آمدم اینجا،            ای معنی احساس

تا آنکه بگردم،              دور تو و عباس

@@@@

به سبک این دل تنگم عقده ها دارد

لیلة القدر و ناله ها دارم

شوق دیدار کربلا دارم

ای حسین جانم...

لیلة القدر و راه تو پویم

یا حسین بن علی میگویم

ای حسین جانم...

شب بیست و سه از ماه رحمت

دل شد زائرِ صحرای غربت

ای حسین جانم...

آن صحرایی که لاله باران است

مدفن پاک عشق عطشان است

ای حسین جانم...

دلها بسوزد بَهر آن دلبر

لاله ی پرپر سَرورِ بی سر

ای حسین جانم...

 

حضرت آیت الله گلپایگانی(ره) رو در عالم خواب دیده بود ، سئوال کرده بود آقا اون طرف چه خبره؟ فرموده بود: خیلی سختِ،توشه برا خودتون آماده کنید،بیکار نمونید.الدنیا مزرعة الآخرة. گفته بود:آقا با شما چه کردند؟ گفته بود:ما که بر کشتی حسین علیه السلام سوار شدیم

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

دید دارن یه گوسفندی رو سر می برن، امام سجاد فرمود:ببینم به این قربانی آب دادید یا نه؟ آری آقا،حكم دین ِ،ما از شما یاد گرفتیم دینمون رو،این گوسفند سیراب ِ،داریم سرش رو می بریم. فرمود:ولی بابای من و با لب تشنه بین دو نهر آب.

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

دل از شرار عشق زبانه میگیرد مدینه میخواهد بهانه میگرد

چه میشود ای حبیب من بقیع نمایی نصیب من

منم غریبم مثال تو عنایتی ای طبیب من

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

فرمود(امام صادق):اگه كسی بر حسین گریه كنه،حتی اگه حالت گریه به خودش بگیره،بهشت بر او واجب میشه*

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن

 همه نقاره ی یا ضامن آهو میزنن

یکی بین ازدحام میگه کربلا میخوام

 یکی میبنده دخیل بچه ام مریضه به خدا

برام عزیزه به خدا یچه ام مریضه بخدا

آقاجون--آقاجون--آقاجون--آقاجون

هرکی روش دست بذاری آتیش حروم اون میشه

پیرزن میگه چراخمیرمن نون نمیشه

گفتی زائرم بشی یا مسافرم بشی

سه جا میام سراغ تو تو قبر میشم چراغ تو

@@

شب راز و نیازه آقام آهو نوازه

 نگو غرق گناهم حرم رو همه بازه

عده ای با کرمت مجنون و با صفا شدن

 خیلی ها از حرمت راهی کربلا شدن

دل که مبتلا میشه جنسش از طلا میشه

مرغ کربلا میشه

 میگه برم امام رضا تا بگیرم یه کربلا

 

آقاجون--آقاجون--آقاجون--آقاجون

 

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ

شب های احیا در فراق تو گذر شد

عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد

ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی

آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد

از اول ماه خدا یاد تو هستم

اما چرا این ناله هایم بی اثر شد

آقا اجازه شب شب قدر است و روضه

از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد

مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد

در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد

اما امان از روضه ای که خون تو گریی

آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد

بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن

مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد

طشت طلا و خیزران ها بر حسینت

بزم شراب و دختری غرق نظر شد

وقتی جسارت بر سر ببریده کردند

مویش سپید و زینب تو خون جگر شد

این بار در شام و پلیدی های بسیار

گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد

مولا حلالم کن ولی ای صاحب من

چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد

@@@

دردم مداوا می کنی مثل همیشه

عقده زدل وا می کنی مثل همیشه

دل مُرده ایم اما تو با یک گوشه چشمی

کار مسیحا می کنی مثل همیشه

سرت رو از خجالت بنداز پایین و بگو: آقا جان

پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است

می دانم امضاء می کنی مثل همیشه

بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق

امروز و فردا می کنی مثل همیشه

تو مثل بابایت علی غم های خود را

با چاه نجوا می کنی مثل همیشه

ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

درد دلهام برای تو حسین بسیار است

بسته ام بار سفر چشم به راهم یار است

خوشی عمر مرا بود به نه سال فقط

بعدِ زهرا علی از دست فلک بیزار است

ابن ملجم به خیالش که مرا کُشت ولی

قاتل اصلی من ضرب در و مسمار است

حسن از کوچه چه دیدست که لکنت دارد

که هنوزم که هنوز است دلش بیمار است

به ابالفضل سپردم که کنارت باشد

او گرفتار تو و در همه جا غمخوار است

بیشتر از همه دلواپس زینب هستم

که به هر شهر اسیرِ سرِ هر بازار است

زیور آلات به همراه مبر کرب و بلا

اُلفت مردم کوفه به طلا بسیار است

@@@@@

نوحه پایانی

شب سوم ز شبهای قدر و

دارد این قلب شیدا نوایی

از عنایات امّ ابیها

نجفی گردد و کربلایی

بِشنو- ای ربّ یکتا

بِکَ -یا اللهِ ما

بِعَلي- وَ بِالزّهرا

یا- ارحمَ الرّاحمین...

به دعای ابوحمزه خوانان

به مناجات شب زنده داران

وَ به دلدادگان ولایت

وَ به حقّ امام و شهیدان

کن دعا -از محبت

که رَویم- از سعادت

راه چم/ران و همّت

یا ارحمَ الرّاحمین...

 

منم و کوله بار گناه و

خجلت از روی تو یا الهی

بر غریبان و بر رو سیاهان

تو اُمید و مجیب و پناهی

جان شد از -خِجلَت بر لب

در گذر- از ما یا رب

به حسین- و به زینب

یا ارحمَ الرّاحمین...

بعدِ گریه برای علی و

ناله بر آن ولیّ خدایی

بار دیگر دل عاشقان شد

غصه دارِ غم کربلایی

یاد آن نورِ دیده

داغ و محنت کشیده

سَروِ قامت خمیده

یا سیدی یا حسین...

اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فيهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسمائُکَ الحُسني وَ ما يُخافُ وَ يُرجي اَن تَجعَلَني مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار.

 

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُ بِحَقِّکَ مِنکَ.

 

فضائل و مناقب اهل البیت (ع)...
ما را در سایت فضائل و مناقب اهل البیت (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : choseinabbasi2 بازدید : 166 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 7:33