دفترچه راهنمای زیارت عتبات عالیات(عراق)

ساخت وبلاگ

بنام خدا

دفترچه راهنمای زیارت عتبات عالیات(عراق)

عراق با نام رسمی جمهوری عراق از کشورهای خاورمیانه و جنوب غرب آسیا است. بیشتر مردم این کشور شیعه‌اند و غالباً در مناطق جنوبی و مرکزی سکونت دارند. اهمیت عراق نزد شیعیان، بیش از هر چیز، به مرقد ۶ تن از ائمه شیعه در شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا و نیز وجود مکان‌هایی مثل مسجد کوفه و مسجد سهله و سرداب غیبت است. وجود مرجعیت دینی و حوزه علمیه نجف نیز بر اهمیت عراق افزوده است.

وقایع مهم تاریخی، همچون جنگ جمل، صفین، نهروان، واقعه کربلا و قیام مختار در عراق به وقوع پیوست. سابقۀ تشیع در عراق به زمان امام علی(ع) برمی‌گردد. در این دوره تشیع در عراق گسترش یافت و از آنجا به دیگر مناطق از جمله ایران منتقل شد.

از جنوب با عربستان سعودی و کویت، از غرب با اردن و سوریه، از شرق با ایران و از شمال با ترکیه همسایه است

مردم عراق از نظر مذهبی به دو فرقه بزرگ اسلامی شیعه و سنی تقسیم می‌شوند. حدود ۶۰٪ مردم عراق شیعه، ۳۷٪ سنی و ۳٪ پیروان سایر ادیان (مسیحیان، یهودیان، آشوریان و...) هستند

از نظر نژاد، ۷۰٪ عرب، ۲۰٪ کرد،۶٪ ترکمن ۴٪ فارس و و سایر اقوام، مردم عراق را تشکیل می‌دهند

جمعیت کل ۳۶.۰۰۰.۰۰۰ آمار شیعیان۲۲.۰۰۰.۰۰۰

مساحت عراق۴۳۷٬۰۷۲ - ایران ۱٬۶۴۸٬۰۰۰ کیلومتر

حکومت جمهوری واحد پول دینار عراق

پایتخت بغداد

شهرهای مهم بصره، اربیل، کربلا، نجف

زبان رسمی عربی

وقایع تاریخی جنگ جمل • جنگ صفین • جنگ نهروان • واقعه عاشورا • قیام مختار • قیام توابین • قیام زید بن علی • انتفاضه شعبانیه • جنگ ایران و عراق و

آداب و رسوم :راهپيمایی اربعین در کربلا • مشعل گردانی در نجف

مراکز علمی حوزه‌های علمیه نجف • بغداد • سامرا • حله • کربلا

زیارتگاه‌ها حرم امام علی (ع) • حرم امام حسین (ع) • حرم کاظمین • حرم عسکریین • حرم عباس بن علی و...

مساجد : مسجد کوفه • مسجد سهله • مسجد براثا • مسجد حنانه و...

مناطق شیعه‌نشین نجف • کربلا • کوفه • حله • بغداد •

00964کد تلفن

18 استان دارد 14 تا شیعه نشین هستند

استان اربیل اربیل

استان انبار رمادی

استان بابل حله

استان بصره بصره

استان بغداد بغداد

استان حلبچه حلبچه

استان دهوک دهوک

استان دیاله بعقوبه

استان ذی‌قار ناصریه

استان سلیمانیه سلیمانیه

استان صلاح‌الدین تکریت

استان قادسیه دیوانیه،

استان کربلا کربلا

استان کرکوک کرکوک

استان مثنی سماوه

استان میسان عماره

استان نینوا موصل

استان واسط کوت

استان نجف نجف

سیدمحمد تا سامرا 53 کیلومتر بغداد تا سامرا 110 کیلومتر بغداد تا کوفه 150 کیلومتر

بغداد تا کربلا 90 کیلومتر نجف تا کربلا 80 کیلومتر بغداد تا کاظمین 10 کیلومتر

بغداد تا نجف 154 کیلومتر نجف تا مقبره سیدمحمد 249 کیلومتر فاصله شهرهای عراق تا کربلا

مسیر تردد زائران عتبات عالیات عراق

فاصله مسیرهای تردد زائران عتبات عالیات عراق ( فاصله شهرها از یکدیگر):عتبات عالیات عراق

نجف :تا سیدمحمد 249 – تا طفلان مسلم 116

کربلا :تا سیدمحمد 184 – تا طفلان مسلم 38

مهران تا کوت :82 – مهران تا دیوانیه :227 – مهران تا حله :238 – مهران تا بغداد :255 – مهران تا نجف :303

مهران تا کربلا:279 – مهران تا کاظمین :283 – مهران تا سامراء :444 – مهران تا سیدمحمد:409 – مهران تا طفلان مسلم :272

فاصله شهرهای عراق از یکدیگر برای زائران پیاده ایرانی

خسروی تا کوت :341 – خسروی تا دیوانیه :395 – خسروی تا حله :305 – خسروی تا بغداد :190 – خسروی تا نجف :380 – خسروی تا خانقین :10 – خسروی تا مقدادیه :102 – خسروی تا بعقوبه :130- خسروی تا کربلا:315 – خسروی تا کاظمین :203 – خسروی تا سامراء:326 – خسروی تا سیدمحمد:291 – خسروی تا طفلان مسلم :281

فاصله شهرهای عراق با هم

نجف تا کربلا :78 – نجف تا بغداد :161 – نجف تابصره :467 – نجف تا حله :61 – نجف تا رمادی :271 – نجف تا بعقوبه :227- نجف تا دیوانیه :75 – نجف تا کاظمین :180 – نجف تا سامراء:287 – نجف تا سیدمحمد:249 – نجف تا طفلان مسلم :116

کربلا تا بغداد :108 – کربلا تا کوت :197 – کربلا تا حله :42 – کربلا تا رمادی :218 – کربلا تا بعقوبه :184 – کربلا تا دیوانیه :144 – کربلا تا بصره :524 – کربلا تا کاظمین :115 – کربلا تا سامراء:220 – کربلا تا سیدمحمد:184 – کربلا تا طفلان مسلم :38

سامراء تا بغداد :110 – سامراء تا سیدمحمد:53

بغداد تا کاظمین :10 – بغداد تا طفلان مسلم :

@@@@@@@@@@@

کربلا

قال الصادق (عليه السلام) : مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ فِي جِوَارِ نَبِيِّهِ وَجِوَارِ عَلِيٍّ وَفَاطِمَةَ فَلا يَدَعْ زِيَارَةَ الْحُسَيْن

قال الصادق (عليه السلام) : مَنْ لَمْ يَأْتِ قَبْرَ الْحُسَيْن (عليه السلام) وَهُوَ يَزْعُمُ أَنَّهُ لَنَا شِيعَةٌ حَتَّي يَمُوتَ فَلَيْسَ هُوَ لَنَا بِشِيعَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ ضِيفَانُ أَهْلِ الْجَنَّة.

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد (عليهما السلام) يَقُولَانِ :إِنَّ اللَّهَ عَوَّضَ الْحُسَيْن (عليه السلام) مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْإِمَامَةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ وَالشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَإِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ وَلاتُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَرَاجِعاً مِنْ عُمُرِه.

پس از شهادت شدن امام حسين عليه‌السلام و اصحاب وي در سرزمين كربلا، قبيله بني‌اسد پيكر ايشان و اصحابش را دفن نمودند. بني‌اسد يكي از قبايل‌ عرب بود كه در نزديكي كربلا سكني گزيده بودند. آنان براي قبر امام نشانه‌اي در نظر گرفتند كه عبارت بود از يك درخت سدر كه در نزديكي قبر امام كاشتند. در زمان بني‌اميه شيعيان به زيارت قبر امام مي‌آمدند و قبر مشخص بود.

بناهاي پيشين

نخستين ساخت بناي حرم امام حسين عليه‌السلام را به مختار بن ابي‌عبيده ثقفي، (پس از قيامش) نسبت مي‌دهند كه مصالح آن از گچ و آجر بوده و در نزديكي آن مسجدي بوده‌است كه اين آرامگاه در عهد بني عباس بدستور هارون الرشيد ويران شد و خانه‌هاي شيعيان همجوار آن خراب گشته و قبر را شخم زدند و درخت سدره‌اي كه بني‌اسد جهت علامت قبر كاشته‌بودند را بريدند. پس از آن در زمان مامون كه براي راضي كردن شيعيان خراسان، تصميم ‌گرفت خلافت را به علي بن موسي الرضا عليه‌السلام واگذارد، شيعيان فرصت يافتند بر روي قبر امام حسين عليه‌السلام ساختمانی بنا كنند كه بناي اين آرامگاه در سال ۲۳۲ قمري به دستور متوكل عباسي همراه با خانه‌هاي اطراف آن ويران شد متوکل 17 بار قبر حضرت را ویران کرد و زائران را اذیت و آزار نمود حتی به سمت قبر آب بست تا خراب شود، آب حيرت آورد و قبر مطهرخشك ماند ان محدوده را حائر میگویند آب حیرت کرد و برگشت».و زمين آن شخم زده‌شد گاوها روی قبر نرفتند ولی افرادی پول گرفتند و قبر را خراب کردند و درتمام منطقه كشت صورت گرفت.

15 سال بعد متوكل به دست فرزندش منتصر، در سال ۲۴۷ قمري به قتل رسيد. منتصر نيز همانند مامون، برخلاف پدرش، به شيعيان امنيت و رفاه داد و باز آرامگاه حسيني را بنا نمود و در كنار آن گل‌دستهٔ بلندي بنا نهاد. حدود ۲۸۰ ق داعي‌الصغير فرمانرواي طبرستان و از نوادگان زيد بن علي بن حسين به بازسازي و گسترش آن پرداخت.

بناي كنوني

آخرين بازسازي ساختمان حرم امام حسين عليه‌السلام در سال ۳۷۱ قمري توسط عضدالدوله ديلمي از آل بويه به سرانجام رسيد. وي دستور ساخت همه عتبات را صادر كرد. بناي حرم امام حسين عليه‌السلام در سال ۳۶۷ قمري شروع شد و در سال ۳۷۱ قمري به پايان رسيد. اين آرامگاه داراي گنبدي بر بالاي قبر امام حسين عليه‌السلام است. ساختمان اصلي آن همچنان باقي مانده و در آتش سوزي سال ۴۰۷ قمري براثر افتادن شمع، تنها تزيينات داخلي آن از بين رفت ولي چون در ساختمان اصلي آرامگاه و ستون‌ها چوب بكار نرفته بود، برپا ماند. در حقيقت بناي اصلي آرامگاه امام از آثار معماري آل بويه مي‌باشد كه بعدها از تعرض مغولان نيز در امان ماند.

نام تعدادی از شاهان و رجال ایرانی مدفون در کربلا

در حرم امام حسین(ع) افزون بر حضرت علی‌اکبر و علی‌اصغر که در کنار امام حسین(ع) مدفون‌اند و حبیب بن مظاهر و ابراهیم مُجاب که هر کدام ضریحی جدا در این حرم دارند، بسیاری از عالمان ، خاندان‌های مشهور مثل خاندان شهرستانی ، رجال سیاسی و برخی مردم عادی دفن شده‌اند

که مشاهیر علمای مدفون در حرم

1- آقا فاضل دربندی منبری شیعه است در سال1200 قمری زندگی میکرد از شاگردان شیخ علی کاشف الغطاست.خیلی به استاد اشکال میکرد و استاد موقتا اورا از کلاس بیرون میفرستاد - دهها جلد کتاب نوشته جتی اختصاصا کتابی برای ناصرالدین شاه در مورد امام حسین نوشته - مشهورترین اثرش اسرار الشهاده، درباره شهادت امام حسین(ع) است که به دلیل نقل برخی مطالب بی‌سند، از سوی برخی عالمان شیعی مورد انتقاد جدی قرار گرفته است. در ایام عاشورا او کسی بود که بر بالای منبر، عمامه بر زمین می‌زد و گریبان می‌درید و از شدت اندوه از هوش می‌رفت. او در روز دهم محرم، لباس خود را می‌کند و لُنگی بر خود می‌بست و خاک بر سر می‌ریخت و گِل بر بدن می‌مالید و بدین هیأت بر منبر می‌رفت.قمه زدن یادگار ایشان هست «او است که تیغ زدن را بر سر جائز دانست و خود نیز عمل می‌کرده است و از این تاریخ است که برخی مردم به تبعیت وی در ایام عاشورا به این عمل دست زده‌اند»

با مراجعت به ایران و ورود به تهران، بسیار مورد علاقه و توجّه مردم قرار گرفت و حتّی ناصر الدین شاه قاجار به دیدن وی آمد، اما او شاه را به سبب شارب (سبیل) بلندش سرزنش کرد و شاه نیز فی المجلس دستور داد تا کمی سبیلش را کوتاه کنن

2-محمدباقر وحید بهبهانی متولد 1118 نابود کننده اخباریان است اَخْباریان‌ گروهی از فقیهان امامی كه‌ اخبار و احادیث‌ امامان شیعه را تنها منبع فقه و تنها مبنای استنباط احکام شرعی می‌دانند. این گروه که از قرن ۱۱ قمری به بعد ظهور کردند، به کارگیری روش‌های‌ اجتهادی و دانش اصول فقه را روا نمی‌شمارند. در مقابل‌ آنان‌، فقیهان‌ اصولی، روش‌های اجتهادی‌ و اصول فقه را در استنباط احکام فقهی لازم می‌دانند.

اخباریون تندرو : محمد امین استرابادی، و میرزا محمد اخباری، و میانه‌‏روان اخباری شیخ یوسف بحرانی، سید نعمت الله جزایری، ملا محسن فیض کاشانی، محمد تقی مجلسی، محمد طاهر قمی و شیخ حر عاملی از این مسلک‌اند. در مقابل اینان اصولیانی چون وحید بهبهانی، شیخ انصاری و شیخ جعفر کاشف الغطا قرار می‌گیرند. - شاگردانش محمدمهدی و ملا احمد نراقی • سید محمدمهدی بحرالعلوم • جعفر کاشف‌الغطاء • ابوعلی حائری • سید محمدجواد عاملی • میرزای قمی مولف دهها جلد کتاب علمی است – معروف به وحید دوران، علامه ثانی و محقق ثالث با اخباری‌گری و اخباریان تندرو مبارزه می‌کرد

3-محمدتقی شیرازی - عروف به میرزای شیرازی یا میرزای دوم ، از مراجع تقلید و رهبر سیاسی نهضت استقلال‌طلبی عراق در قرن سیزدهم و چهاردهم قمری. از معروف‌ترین اقدامات وی صدور فتوا با مضمون وجوب نبرد با انگلیسی‌ها است. و برای سران ممالک نامه مینوشت و ظلم ستیز بود

4- محمدحسین حائری اصفهانی امام جماعت حرم امام حسین بود و با فرقه شیخیه مبارزه کرد (شیعیان که پیروِ باورهای شیخ احمد احسایی هستند تنها راه کشف معارف، توسل به معصومان است و انسان به استقلال قادر به درک هیچ‌یک از علوم نیست حتی در مسائلی مانند زراعت و صنایع. آنها عقل را در استخدام نقل می‌دانند و می‌گویند اگر عقل مسئله‌ای را متوجه می‌شود تنها با استمداد از انوار اهل بیت است ودرباره ائمه معصوم راه غلو را در پیش گرفته و برای آن‌ها مقام ربوبیت قائل شده‌اند، بندگان خدا در مقام فرمانبرداری، بندگان ائمه معصومین می‌باشند انسان دو جسد دارد. نخست کالبد ظاهری است که از عناصر طبیعی و زمانی تشکیل شده است. این جسد در قبر تجزیه شد و از بین می‌رود و به طبیعت باز می‌‌گردد. جسد دوم انسان، جسد «هورقلیایی» است و فناپذیر نیست (به اعتقاد احسائی، معصومان(ع) محل مشیت و اراده خداوند هستند و اراده آنان، اراده خداست. از این رو معصومان، علت‌های فاعلی موجودات جهان می‌باشند. از سوی دیگر، مواد موجودات از شعاع انوار و نور وجودات ایشان است. هر مخلوقی ماده‌اش از فاضل نور ائمه است. لذا آنان علل مادی آفرینش نیز به شمار می‌روند))

5-ملا حسینقلی همدانی (۱۲۳۹-۱۳۱۱ق) . نسب وی به جابر بن عبدالله انصاری، از صحابه پیامبر اکرم(ص)، می‌رسد - عارف و فقیه قرن ۱۳و۱۴ق بود. او در تهران، سبزوار و نجف در فقه، اصول، فلسفه و اخلاق از درس شیخ انصاری و سید علی شوشتری استفاده نمود. میرزا باقر قاضی طباطبایی، میرزا جواد ملکی تبریزی، سید محسن امین، محمد بهاری همدانی، میرزا محمدحسین نائینی و آخوند خراسانی از شاگردان وی هستند.

6-یوسف بن احمد بحرانی مولف دهها جلدکتاب نفیس علمی درحدیث کلام فقه بوده شاگردانی مثل ملا مهدی نراقی علامه بحرالعلوم میرزای قمی تربیت کرده

7-سید کاظم رشتی- سید کاظم رشتی از علمای بزرگ شیخیه و شاگرد و مفسر آراء شیخ احمد احسایی مؤسس طریقۀ شیخیه است.

8- محمود بهبهانی کرمانشاهی صاحب تالیفات عدیده و نوه آقاوحید بهبهانی است (۱۲۰۰-۱۲۶۹ق)

9-سید رضی (۳۵۹-۴۰۶ق) سید مرتضی (۳۵۵- ۴۳۶ق) با 7 واسطه نسبشان به موسی بن جعفر میرسد مادرشان از نوادگان امام زین العابدین(ع) است گردآورنده نهج البلاغه 10-ابن فهد حلی عالی ترین حد تهذیب نفس را داشته که وصفش غیر ممکن است علامه طباطبایى و بسیارى از بزرگان - درباره اش چنین فرموده است :سه نفر در طول تاریخ عارفان به مقام «تمکّن در توحید» رسیده اند : سید بن طاووس، احمد بن فهد حلى و سید مهدى بحرالعلوم - در زمان مغول با مناظره با علمای سنی‌ عراق و رسمیت دادن به تشیع حاکم بغداد ضرب سکه را به نام امامان معصوم انجام میدهد- ابن فهد هرگز زمین کربلا را به قضاى حاجتش آلوده نکرد. روزى در باغ بود که شخصى یهودى وارد شد و گفت : شما مى گویید پیغمبرتان گفته عالمان امت من از انبیاى بنى اسرائیل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آرى! یهودى گفت : نشانه این ادّعا چیست؟ موساى کلیم عصا را اژدها مى کرد. در این حـال ابن فهد نیز بیلى که در دست داشت به زمین انـداخت و بى درنگ مارى مهیب شد! سپس آن را گرفته، دوباره به شـکل بیل درآمد. صاحب تالیفات بسیار است نوشته هایی در دعا و علوم غریبه همراه داشته که در رودخانه فرات می افتد یک صفحه از این اذکار رو شخصی از آب میگیرد و با رعایت همان دعا ها بر خوزستان استیلا پیدا میکند . وصیت کرد خارج حرم دفنم کنید

11- آیت الله سید حسن کشمیری عارف -

سلیمان اعمش 61-148 پدرش در کربلا بوده از یاران امام سجاد امام باقر امام صادق ع بوده و راوی فضایل اهلبیت بوده فرد زاهدی بود که با وجود فقر و تنگدستی به سلاطین و ثروتمندان بی‌اعتنایی می‌کر به نماز جماعت اهتمام داشته

سلیمان اعمش چنین نقل کرده است که در کوفه همسایه ای داشتم که به زیارت کربلا معتقد نبود

من بسیار ناراحت و خشمگین شدم.

برخاستم و به خانه ام رفتم، اما با خود گفتم که بامداد پیش او می‌روم و گزیده ای از فضائل حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را برای او بازگو می‌کنم;سلیمان می‌گوید: صبح که در خانه‌اش را زدم. همسرش پشت در آمد. سراغ شوهرش را گرفتم، زن گفت: دیشب برای زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) به کربلا رفته است.

با تعجب فراوان از او جدا شدم و به طرف کربلا رفتم. با خود می‌گفتم: هم زیارتی می کنم و هم دوستم را می‌بینم .وقتی که وارد حرم مطهر شدم همسایه‌ام را یافتم که فروتنانه سربه سجده گذاشته و زارزار می‌گرید و از خدا استغفار و توبه می‌طلبد.

بعد از مدت طولانی سر از سجده برداشت. دیدم حالش آشفته و دگرگون است. گفتم چه شده است؟

گفت: خوابی شگفت دیدم و به وحشت افتادم، گفتم :چه خوابی دیدی؟

گفت: در عالم خواب مردی جلیل القدر دیدم که زبان از وصف جمال و جلالش ناتوان است. گرداگرد او را جمعیتی احاطه کرده بودند گفت: حضرت رسول الله (صلّی الله علیه و آله) هستند. آقا امیرالمومنین علی، وصی رسول الله (صلّوات الله علیهما و آلهما) هستند.

آنگاه دیدم، ناقه ای از جنس نور پیدا شد که هودجی از نور بر آن بود و در میان زمین و آسمان پرواز می کرد.

پرسیدم: این ناقه ازکیست؟

گفت: ازحضرت خدیجه کبری و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) است.

پرسیدم: این جوان کیست؟

گفت: حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) هستند و همهء آنها برای زیارت مظلوم کربلا حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می‌روند.

در این هنگام دیدم که نوشته هایی از طرف آن برزمین پخش می‌شود، پرسیدم: این ها چه‌اند؟

گفت: در این‌ها چنین نوشته شده است:

“امان من النار لزوار الحسین (علیه السلام) لیله الجمعه."

خواستم یکی از آن امان نامه‌ها را بردارم اما نگذاشت و گفت: این نوشته بدست تو نمی‌رسد مگر آن که با اعتقاد و ایمان به برتری و شرافت آن حضرت، ایشان را زیارت کنی. حسرت خوردم که چرا تا بحال کربلا نرفتم با جزع و گریه و ترس از خواب بیدار شدم و درهمان ساعت به زیارت حضرت سیدالشهدااباعبدالله الحسین (علیه السلام) مشرف شدم، وتوبه کردم.

شاهان مدفون در کربلا

از دیرباز شاهان و رجال سیاسی و فرهنگی کشورمان علاقه داشتند که پس از مرگ در کنار ضریح اباعبدالله و کربلا دفن شوند

پادشاهان آل‌بویه ، بزرگان صفویه - مثل سلطان حمزه میرزا صفوی فرزند شاه اسماعیل صفوی از شاعران و ادیبان عصر صفوی بود.

افشاریه - زندیه - قاجاریه –

1) آقامحمدخان: ۱۱۹۳ تا ۱۲۱۱ (۱۸ سال) نجف

(2) فتحعلی‌شاه: ۱۲۱۱ تا ۱۲۵۰ (۳۹ سال) قم

(3) محمدشاه: ۱۲۵۰ تا ۱۲۶۴ (۱۴ سال) قم

میرزا شفیع خان مازندرانی صدر اعظم عصر قاجار است

حاجی میرزا آغاسی از وزیران عصر محمد شاه قاجار است. که در کربلا دفن شدند

(4) ناصرالدین‌شاه: ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ (۴۹ سال) عبدالعظیم

ظل السلطان فرزند ناصرالدین شاه و حاکم اصفهان در کربلا دفن شده

امیر کبیر و تنها فرزندش ساعدالملک و برادرش میرزا حسین خان کنار هم در کربلا داخل حرم دفن شده‌اند.

میرزا موسی‌خان وزیر طهران

معیر الممالک وزیر دارایی عصر ناصری

(5) مظفرالدین‌شاه: ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۴ (۱۱ سال) کربلا

فرمان مشروطیت را در  ۱۳۲۴ ق صادر کرد و در همان‌سال از دنیا رفت.

(6) محمدعلی‌شاه: ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ (۳ سال) کربلا

محمد علی شاه فرزند مظفرالدین شاه از مخالفان مشروطه است که به سبب به توپ بستن مجلس شورای ملی شهرت دارد.

(7) احمدشاه: ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۴ (۱۷ سال) کربلا

احمد شاه فرزند محمد‌علی شاه و آخرین پادشاه سلسله قاجار است که در دوران وی کودتای 1299 رضاخان به وقوع پیوست .

بسیاری از پادشاهان هند و شاهزادگان هندی در حرم امام حسین دفن شدند شاهزاده هندی، زاهدالدین شاه برادر محمد نجف میرزا است ، سلطان برهان نظام شاه پسر سلطان احمد هندی است

مقام صاحب الزمان

حدودا صد سال پیش یکی از علما در خواب، حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را در حال نماز خواندن در این مکان دیده است که البته برای این قول، سند معتبری وجود ندارد. گویا این مقام، در آغاز، به‌ صورت یک اتاق کوچک گِلی بوده است.بعدبخاطر رغبت مردم بازسازی شده

@@

نهر فرات

قال علي (عليه السلام) :

الفُرَاتُ سَيِّدُ المياهِ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ

قال علي بن الحسين (عليهما السلام) : إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يُهْبِطُ مَلَكاً فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مَعَهُ ثَلاثَةُ مَثَاقِيلَ مِنْ مِسْكِ الْجَنَّةِ فَيَطْرَحُهُ فِي فُرَاتِكُمْ هَذَا وَمَا مِنْ نَهَرٍ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَغَرْبِهَا أَعْظَمَ بَرَكَةً مِنْه

خیمه‌گاه (به عربی: المُخَیَّم) محل برپایی خمیه‌های امام حسین(ع) و یارانش در واقعه عاشورا از زیارتگاه‌های شیعیان در کربلا است

زمین کربلا متعلق به قبیله‌هایی از مردم نینوا و غاضریه بود. امام حسین علیه السلام این زمین یعنی اطراف خیمه های شریف خود را از صاحبان آن به مبلغ 60 هزار درهم خریداری کرده و دوباره آن را به همان افراد بخشیدند، با این شرط که آنها 1- بعد عاشورا بدن حضرت را دفن کنند 2-زائران را به سوی مزار شریف ایشان راهنمایی کرده3- و از آنها به مدت سه روز پذیرایی کنند.

آرایش خیمه‌های امام حسین(ع) حالت نعل اسبی داشت تا حفاظت بیشتری داشته باشد. در پشت این خیمه‌ها خندق حفر شده بود تا از آن سمت، مورد تهاجم قرار نگیرند. اولین خیمه‌ای که نصب شده خیمه امام حسین(ع) بود. این خیمه محل جلسات و بزرگ‌ترین خیمه بود

خیمه‌های بانوان را در غرب خیمه امام(ع) برپا کردند. اما خیمه حضرت زینب را پشت خیمه امام حسین(ع) نصب كردند خیمه امام سجاد بعد خیمه زینب و خیمه بنی‌هاشم اطراف خیمه زنان و کودکان و همگی در پشت خیمه امام حسین(ع) قرار داشت. خیمه علی اکبر و خیمه ابالفضل

خیمه‌های یاران در قسمت شرقی و در کنار خیمه‌های بنی‌هاشم نصب شد، به طوری که تمامی خیمه‌ها چون نیم دایره‌ای بود و در نقطه محور و مرکز آن، خیمه امام حسین(ع) قرار داشت

@@@@@@@@@@@@

نجف

قالَ ابنُ مارِدٍ لأبي عَبدِالله (عليه السلام) : مَا لِمَنْ زارَ جَدَّکَ أميرَالمُؤْمنِين (عليه السلام)

فَقال (عليه السلام) : يَابْنَ مارِدٍ مَنْ زارَ جَدّي عارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً مَقْبُولَةً وَعُمْرَةً مَبْرُورَةً وَالله يَابْنَ مارِدٍ ما تَطْعَمُ النّارُ قَدَماً تَغَبَّرَتْ في زَيارَةِِ أميرِالْمُؤْمِنين (عليه السلام)

عَنْ اَبي عَبْدالله (عليه السلام) ، قالَ سَمِعْتهُ يَقوُلُ: الْکُوفَةُ رَوْضَةٌ مِنْ ريَاض الْجَنَّةِ. فيهَا قَبْرُ نُوحٍ وَقُبُورُ ثَلاثمِأئَةِ وَسبْعين نَبِيّاً وَسِتَّ مِائَةَ وَصِيٍّ وَقَبْرُ سَيِّدِ الأَوصِيَاءِ اَميرِالْمُؤمِِنين (عليه السلام)

قالَ الْصَِادِق (عليه السلام) : إنَّ اَبْوَابَ السَّماءِ لَتُفَتَّحُ عِنْدَ دُعاءِ الزَائِرِ لأميرِالمُؤمنينَ فَلا تَکُنْ عَنِ الخَيْرِ نَوَّاماً

الغری یا غرّیان، حدالعذراء، حوار، جودی، وادی السلام، در ۱۶۵ کیلومتری جنوب غربی بغداد و ۷۷ کیلومتری جنوب شرقی کربلا و ۱۰ کیلومتری جنوب کوفه قرار دارد.

در زمان طوفان نوح، نجف بلندترین کوه زمین بود که پسر نوح برای نجات از طوفان به آن پناه برد «قالَ سَآوي إِلى‏ جَبَلٍ يَعْصِمُني‏ مِنَ الْماء»[۲]. خداوند به کوه خطاب کرد که ای کوه بنده من از من به تو پناه برده است؟ پس كوه بلافاصله تكّه تكه شد و به طرف بلاد و سرزمين‏‌هاى شام پرتاب و به ريگ‏‌هاى ريز و كوچكى مبدّل گشت ‏سپس دریاچه ای پهناور در آن شکل گرفت که به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشک شد و از این رو به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشک شد

@@@@@@@@

در دوران امیری حجاج یوسف ثقفی بر کوفه حدود ۳۰۰۰ قبر برای برای پیدا کردن آرامگاه او نبش گشت، ولی موفق نشدند

در دوران خلافت هارون‌الرشید، روزی هارون برای شکار به زمین‌های پیرامون کوفه (نجف یا غریین) رفت و دید که سگ‌های شکاری آهویی را دنبال می‌کنند ولی پس از آن که آهو به منطقهٔ خاصی می‌رود، سگها از دنبال کردن آهو بازمی‌ایستند. هارون دانست که آن سرزمین، مقدس و مطهر است که سگ‌ها واردش نمی‌شوند،[۱۱] لذا در پی تحقیق برآمد و سرانجام دانست که آنجا آرامگاه علی می‌باشد.

عمارت نخست آستانهٔ حیدریه

هارون به دنبال این رویداد در حدود سال ۱۷۱ (قمری) (۱۷۱ خورشیدی) اولین بارگاه و ساختمان مرقد علوی را بنا نهاد. تا چند دهه پیش در زیر طاق نزدیک قبر، نقشی بدیع و زیبا جلب‌توجه می‌کرد که نقش روی درش مردی بود که تیر و کمان‌ در دست داشت و آهویی در پیش روی او قرار داشت. در سال ۱۳۲۳/۲۴ خورشیدی نگارهٔ یادشده از جای خود برداشته شد و آن را به گنجینهٔ حرم بردند.

حرم چهار در داشت و ضریح از سنگ سفید بوده و گنبد از گل سرخ که بالایش علامت سبزی نصب بود.[۱۳]

عمارت دوم

عمر بن یحیی از اصحاب امام کاظم این عمارت را بنا کرد.

عمارت سوم

پس از به قدرت رسیدن داعی صغیر از نوادگان زید پسر امام زین‌العابدین در طبرستان، ساخت سوم این آستانه در نهایت شکوه عظمت آغاز شد. عمارت هفتاد طاق داشت.[۱۴]

عمارت چهارم

تصویری قدیمی از حرم

ساخت ساختمان چهارم

این ساختمان را عضدالدوله دیلمی بنا نهاد و در حدود سال ۳۲۷ (قمری) (۳۱۷ خورشیدی) ساختش پایان یافت. این سال وفات عضدالدوله‌است که بر اساس وصیتش وی را در آرامگاه خاصی که در عمارت آستانه قبلاً پیش بینی شده‌بود به خاک سپردند و تا عصر حاضر آن حجره به مقابر سلاطین آل بویه معروف است؛ وی نخستین کسی بود که در آستانهٔ علوی خاک شد. عضدالدوله عمارت آستانه را با شکوه و عظمت درست کرد و همچنین همهٔ شاهان این خاندان و وزیرانشان در بازسازی و آراستن این آستانه نهایت پشت‌کار را داشتند.

عضدالدوله افزون بر بنای عمارت آستانه، شهر نجف را هم بنا نمود و درش خانه‌های بسیار و حمام‌ها و بازارهای متعددی ساخت. شیعیان را تشویق به سکونت در آنجا کرد و خدمت‌گزارانی برای آستانه تعیین و موقوفات زیادی وقفش نمود.

@@

نخستين بقعه و بنايي كه برفراز قبر امام علي(عليه السلام) استوار شد در دوران خلافت هارون الرشيد به سال 165 هجري بود. او، كه به زيارت مرقد آن امام مشرف شد و معجزه هايي از اين مكان ديد،11 ضريحي از سنگ سفيد براي قبر ساخت و بنايي از آجر سفيد و گنبدي از گل سرخ بر فراز آن استوار كرد و ديواري با چهار درب در جوار آن بنا نهاد. از آن به بعد، در اطراف مرقد خانه هايي ساخته شد. نجف توسعه پيدا كرد و شيعيان و علويان دسته دسته در جوار آن ساكن شدند.12

متوكل عباسي، به سبب عنادي كه با اهل بيت داشت، قبر امام علي(عليه السلام) را چون قبر امام حسن(عليه السلام) ويران كرد. چندي بعد، محمد بن زيد از پادشاهان شيعي طبرستان، معروف به داعي، در 287 ق عمارتي با شكوه بر مرقد مطهر بنا كرد كه صحن آن هفتاد حجره و طاق داشت.13

امام علي(عليه السلام) زمين مابين حيره و خورنق تا كوفه را به چهل هزار درهم از دهقان ها خريد. وقتي در مورد اين كار از او سؤال كردند فرمود: «از رسول خدا(صلّي الله عليه و آله) شنيدم كه از پشت كوفه هفتاد هزار نفر بدون حساب محشور مي شوند. خواستم كه آن ها از ملك و زمين من برانگيخته شوند.»14

اين مطلب از قول ابراهيم(عليه السلام) نيز نقل شده است.15

ابو الهيجاء عبداله بن حمدان، حاكم شيعي موصل، در 283 هـ.ق گنبد بزرگ و باعظمتي برفراز قبر ساخت و حرم را فرش كرد.16 در زمان المطيع لِلّه عباسي، يكي از نقيبان سادات علوي به نام عمر بن يحيي، به سال 350 ق براي آن حرم گنبد و قبه اي كوچك ساخت. سپس داعي صغير، از علويان طبرستان، عمارت ديگري بر آن استوار كرد. در عصر پادشاهان شيعي آل بويه، مرقد مطهر امام علي(عليه السلام) چون ساير مرقد و مزارها در عراق، توسط عضدالدوله بازسازي و توسعه يافت و عظيم ترين بنا بر آن استوار شد.17 او در 363 ق مدت يك سال در نجف ساكن شد و شخصاً بر اين توسعه و بناي باشكوه نظارت كرد و ثروت فراواني به مجاوران قبر و سادات بخشيد.18 بناي عضدالدوله تا 755ق باقي بود و در آن سال بر اثر آتش سوزي چوب هاي نفيس و زيباي آن به سرعت شعلهور شد و آتش را به ديگر جاها منتقل كرد. گفته اند دو قرآن، كه به خط مبارك آن حضرت در داخل حرم نگه داري مي شد، در آتش سوخت. پس از آن حادثه، كار بازسازي حرم را ايلخانان مغول و دست نشانده هاي آن ها از جمله سلطان اويس جلايري در 760ق به خوبي به انجام رساندند.19

حرم امام علی علیه السلامشاه اسماعيل پس از سلطه بر بغداد، به زيارت عتبات و مرقد امام علي(عليه السلام) در نجف رفت و كارهايي براي آباداني شهر انجام داد. در دوران صفوي، بازسازي و توسعه حرم با شدت بيشتري دنبال شد. شاه عباس صفوي ضمن زيارت آن مرقد در 1033 ق، دستورهايي براي تعمير حرم، گنبد و صحن صادر كرد. رواق ها را با فرش هاي گران بها پوشاند و لقب خود، كلب آستان علي، را بر اين فرش ها حك كرد.20 براي استراحت زائران، مكاني ساخت كه آن را خيابان مي خواندند.21 هم چنين دستور داد آب فرات را به نجف بكشانند.

شاه صفي، نوه شاه عباس صفوي، وزير خود ميرزا تقي مازندراني را امر كرد تا قسمتي از اطراف صحن و حرم را توسعه دهد. اين كار در 1047 ق انجام شد.22 بناي فعلي با اندكي تغيير، يادگار آن دوران است. شاه عباس دوم نيز اين بنا را تكميل كرد23 و عمليات اجراي آن سه سال طول كشيد. براي تزيين حرم از سنگ معدن هاي اطراف نجف، كه بسيار شفاف و زيبا بود، استفاده24 و مقبره آن حضرت با كاشي تزيين شد. برخي گفته اند معماري آن را شيخ بهايي انجام داده است.25

نادرشاه افشار در 1156 ق دستور داد كاشي هاي گنبد و گل دسته ها را بردارند و به جاي آن از خشت هاي طلايي استفاده كنند. كه تاريخ طلا كاري آن برروي گنبد ثبت شد. وي ثروت زيادي براي تعميرات آستان مقدس وقف كرد.26 او هم چنين در تزيين حرم و كاشي كاري صحن كوشش بسياري كرد. ايوان العلماء از آثار زمان اوست.27

در دوره قاجار نيز اقدام هايي براي توسعه و بازسازي حرم انجام شد. آقا محمد خان قاجار در 1211 ق ضريحي از نقره به آستان تقديم كرد. فتحعلي شاه در 1236ق تعميراتي انجام داد و در 1262 ق وزير محمد شاه ضريحي ديگر از نقره روي قبر نصب كرد.28

در 1370 ق سيد احمد مصطفوي كاشي هاي حرم را بازسازي كرد. او شيشه هاي رنگي حرم را، كه در 1240ق زمان نادر در حرم كار گذاشته شده و روي آن ها با آيه هايي از قرآن مزين بود، از جا كند و شيشه هاي بسيار زيبايي به جاي آن نصب كرد. سنگ هاي حرم و ديوارها را برداشت و سنگ هاي گران قيمت جاي آن گذاشت.29

در سال هاي اخير هزينه فراواني براي بازسازي، نوسازي، آينه كاري و طلا كاري حرم مطهر از سوي نيكوكاران و ثروتمندان شيعه صرف شده است.

مساجد نجف

در نجف مساجد متعددی وجود دارد که برخی از آن‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است از جمله:

مسجد شیخ طوسی

(۳۸۵-۴۶۰ق)، مشهور به شیخ طوسی و شیخ الطائفه (به معنای بزرگ قوم/بزرگ شیعیان)، از بزرگترین محدثان و فقیهان شیعه. وی نویسنده دو کتاب التهذیب و الاستبصار از کتاب‌های چهارگانه حدیثی شیعه است. در ۲۳ سالگی از خراسان به عراق آمد و از اساتیدی چون شیخ مفید، سید مرتضی استفاده کرد. خلیفه عباسی، کرسی تدریس کلام بغداد را به او سپرد. هنگامی که کتابخانه شاپور در آتش سوخت، به ناچار به نجف رفت و در آنجا حوزه علمیه ساخت. شیخ طوسی، بعد از وفات سید مرتضی رهبری و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت.

این مسجد ابتدا منزل مسکونی شیخ طوسی بود. او وصیت کرد که پس از مرگش او را در آن جا به خاک بسپارند و محل آن را به مسجد تبدیل کنند. این مسجد، که امروزه در نجف مشهور و معروف است، در محله «المشراق» شمال صحن قرار دارد.

مسجد هندی

از بزرگ‌ترین مسجدهای نجف است که نمازگزاران بسیار زیادی دارد. مسجد هندی در ۱۳۲۳ق تجدید بنا شد و بنای بسیار محکم و استوار دارد. هر ساله مراسم عزاداری‌های محرم در آن برپا می‌شود. علامه سید محسن حکیم در عصر حاضر ساختمان آن را توسعه داده است.

مسجد شیخ مرتضی انصاری

این مسجد در محله «حویش» قرار دارد و با مساعدت و نظارت شیخ مرتضی انصاری ساخته شده است. بزرگان و عالمان حوزه علمیه نجف برخی از کلاسهای درس خود را در این مسجد برگزار می‌کنند. سید محمد کاظم طباطبایی، از عالمان عصر قاجار، و امام خمینی از جمله کسانی بودند که در این مسجد تدریس میکردند.

مسجد شیخ طریحی

این مسجد به محقق کرکی، از عالمان عصر صفوی، منسوب است که در ۱۳۷۶ق تعمیر و بازسازی شد.

مسجد عمران بن شاهین

از قدیمی‌ترین مساجد نجف است و به عمران بن شاهین، از حاکمان عصر آل بویه در قرن چهارم، منسوب است. این مسجد در ورودی صحن، از سمت باب طوسی، قرار دارد.

ابن طاووس, از ابن طحال مسؤول خادمان حرم مطهر علوى, پيرامون عمران, چنين نقل مى كند: عمران بن شاهين يكى از امراى عراق بود كه از عضدالدوله سرپيچى كرد. پس تحت پيگرد عضدالدوله قرار گرفت. عمران , از دست افراد عضدالدوله, به بارگاه حضرت أميرالمؤمنين پناه آورد. شبى, حضرت أميرالمؤمنين را در خواب مى بيند كه به او ميفرمايند: فردا (فناخسرو) به اينجا خواهد آمد و هر كسى كه اينجا باشد را بيرون مى كنند. پس تو در اينجا بايست و كسى تو را در اين مكان نخواهد ديد. (و به زير گوشه گنبد اشاره فرمودند) فردا فناخسرو در اينجا نماز مى گذارد و دعا مى كند و خداوند را به محمد و خاندانش قسم مى دهد تا تو را دستگير كند. در اين لحظه به نزدش رو و به او بگو: أي پادشاه, اين چه كسى است كه براى دستگيرى او, خداوند را به محمد و خاندانش قسم دادى؟ به تو خواهد گفت: او كسى است كه با من برسر ملكم و حكمرانيم به ستيز برخاست. پس به او بگو: كسى كه وى را به نزدت آورد چه بدست مى آورد؟ خواهد گفت: حتى اگر از من آزاديش را بخواهد , انجام خواهم داد. پس خودت را به او معرفى كن و هرچه بخواهى از او بدست خواهى آورد. عمران نيز آنچه در خواب ديده بود را اجرا كرد و هنگامى كه خود را معرفى نمود عضدالدوله به او گفت: چه كسى تو را به اينجا آورد؟ عمران گفت: مولايمان در خواب به من فرمود: فردا (فناخسرو) به اينجا خواهد آمد و بقيه خواب را بر او بازگفت. عضد الدوله گفت: تو را به حق مولايمان قسمت مى دهم, آيا به تو گفت (فناخسرو)؟ عمران گفت: به حقش سوگند, آرى. عضدالدوله گفت: هيچ كس به جز مادرم و قابله و من نمى داند كه نام من (فناخسرو) است. سپس رداى وزارت را به عمران داد و با يكديگر به كوفه رفتند. پيش تر, عمران نذر كرده بود كه اگرعضدالدوله از وى بگذرد, با پاى برهنه به زيارت حضرت أميرالمؤمنين بيايد. عمران, شبانه از كوفه خارج شد و به طرف نجف حرکت کرد. ابن طحال كه اين ماجرا را براى ابن طاووس روايت مى كند مى گويد: جدم علي بن طحال حضرت أميرالمؤمنين(ع) را در خواب مى بيند كه به او مى فرمايند: بيدار شو, و در را براى يارم عمران بن شاهين باز كن. على بن طحال بيدار مى شود و در را مى گشايد. وقتى عمران از راه رسيد على بن طحال گفت: بسم الله مولانا, عمران پرسيد: من كيستم؟ على بن طحال گفت: عمران بن شاهين, عمران گفت: من عمران بن شاهين نيستم. على بن طحال گفت: آرى, تو عمران بن شاهين هستى, أميرالمؤمنين(ع) به خوابم آمدند و به من فرمودند: در را به روى يارم عمران بن شاهين باز كن. عمران پرسيد: تو را به حقش سوگند, آيا چنين فرمودند؟ على بن طحال پاسخ داد: آرى, به حقش سوگند, ايشان چنين فرمودند. پس عمران بر آستان در فرو آمد و آن را بوسيد. سپس على بن طحال را به نزد ماهيگيرانى كه نزد خويش كار مى كردند فرستاد تا شصت دينار از آنان به عنوان هديه دريافت كند.

مسجد الخضراء

در شرق صحن واقع است و حوزه درس و بحث آیت اللَّه خویی بوده است.

مَسْجدُالخَضْراء یا جامع‌الخضراء (مسجد سبز) از مساجد قدیمی نجف که اکنون بخشی از حرم امیرالمؤمنین(ع) و محل دفن سید ابوالقاسم خویی است. مسجد الخضراء محل تدریس آیت‌الله خویی نیز بوده است. این مسجد پس از سقوط حکومت بعث عراق به اهتمام آیت‌الله سیستانی بازگشایی شد.

مسجد الحضرة (مسجد حرم، مردم عراق به حرم، حضرة می‌گویند) نام گرفته و بعدها این نام نزد مردم تغییر کرده و مسجد خضرة (الخضراء/سبز) شده باشد

برخی نیز احتمال داده‌اند وجود رنگ سبز در بخشی از این مسجد سبب این نام‌گذاری شده است.[۲]

علت دیگر اینکه در آن فضا، سبزی کشت شده بود و یا بازارچه سبزی‌فروش‌ها وجود داشت و به مسجد خضرة (سبزی) نام گرفت.[۳][۴]

نظر چهارم این است که این مسجد را الخضراء، خواهر عمران بن شاهین بنا نهاد و به این نام معروف شد

این مسجد سابقه طولانی دارد و به علی بن مظفر منسوب است. این مسجد در سال ۱۳۸۰ق توسط حاج شیخ احمد انصاری قمی بازسازی شد.

دیگر مسجدهای معروف نجف عبارت است: مسجد آل کاشف الغطاء، مسجد جواهری، مسجد الرأس، مسجد حیدری.

@@@@@

مدفونین حرم مولا

عضدالدوله دیلمی[۴۷]: پایین پای امام علی(ع)[۴۸]

شرف‌الدوله فرزند عضدالدوله: در کنار پدرش دفن شده است.[۴۹]

بدرالدین حسنویه ملقب به ابوشجاع، از حاکمان همدان، دینور، بروجرد و نهاوند.[۵۰]

بهاءالدین از دیگر فرزندان عضدالدوله: در کنار پدرش دفن شده است.

فیروز ابی النصر ملقب به بهاء الدوله: داخل ضریح امام(ع).[۵۱]

فخر المُلک ابو غالب (م۴۰۶ق) وزیر سلطان الدوله: مدفون در رواق زیر گنبد.

ابوالقاسم حسین بن علی بن حسین (م۴۱۸ق)، وزیر شرف الدوله: مدفون در رواق زیر گنبد.

شرف الدین انوشیروان بن خالد (م:۵۳۳ق) از وزرای آل بویه:مدفون در رواق زیر گنبد

محمد خان قاجار.

خان باباخان سردار، حاکم کرمان در عصر قاجار.

تاج الدوله دختر ناصر الدین شاه.

میرزا ابوالحسن خان ایلچی از سفیران ایران در دورۀ قاجار.

سلیمان‌ خان از رجال و بزرگان قاجار.

حسینعلی میرزا برادر فتحعلی شاه

صفویه و قاجار

شاه عباس اول صفوی (م ۱۰۳۸ ق): مدفون در رواق زیر گنبد.[۵۴]

سید علاء الدین حسین (م۱۰۶۴ق) وزیر شاه عباس اول صفوی.[۵۵]

آقا محمد خان قاجار(م۱۲۱۱ق)، مؤسس سلسله قاجاریه:مدفون در قسمت شمالی رواق که امروزه به حجره السلاطین معروف است.[۵۶]

کیومرث میرزا ملقب به ملک آرا (م۱۲۸۸ق) فرزند فتحعلی‌شاه قاجارمدفون در رواق زیر گنبد.[۵۷]

سلطان محمد حسن خان قاجار فرزند فتحعلی شاه.

حسینعلی خان فرزند فتحعلی شاه.

حسینعلی میرزا فرمانفرما فرزند فتحعلی شاه مدفون در کنار آقا

برخی دیگر از رجال سیاسی

تیمور لنگ(م ۸۰۷ق).[۵۹]

یعقوب بن داود بن ظماء (م۴۱۸ق)

حکمرانی به نام طاشکین (م۶۰۲ق)

امیر عماد الدین ابو المظفر حربدار

وزیر معز الدین معروف به ابن الحدید

مظفر الدین بن زین الدین

بدر الدین لؤلؤ

عماد الدین ابو الخیر فرزند وزیر نصر الدین

ملک عز الدین بن عبد العزیز (م۶۷۲ق)

ملک عز الدین بن زید الاصفر، پادشاه سواکن.[۶۰]

آقا خان محلاتی از رهبران فرقه اسماعیلیه.[۶۱]

حاج محمد حسن امین الضرب

در ایوان و حجره‌ هاى صحن حرم امیرالمومنین علیه السلام، شخصیت‌هاى برجسته شیعه مدفون هستند كه به نام برخى از ایشان اشاره مى‌ كنیم:

علامه حلی، در اتاقى كه در راهروى جنب گلدسته شمالى قرار دارد. قبر حاج آقا مصطفى خمینى رحمه الله نیز در همین مقبره قرار دارد.

مقدس اردبيلی، در اتاقى كه در ایوان طلا و جنب گلدسته جنوبى واقع شده.

شیخ مرتضی انصاری، درون اتاقى است كه در سمت غرب راهرو و دالان باب القبله قرار دارد.

میرزاى نائینى، دومین مقبره پیش از زاویه جنوبى.

شیخ انصارى، حجره سمت چپ درب ورودى باب ‌القبله.

آخوند خراسانی، در مقبره جنوبى واقع در دالان باب الذهب قرار دارد. در نزدیك او مدفن فقیه مشهور میرزا حبیب الله رشتی و سید ابوالحسن اصفهانی واقع است.

آيت الله بهبهانی، قبر او در دومین مقبره پس از دروازه باب السوق به سمت شمال قرار گرفته است.

علاوه بر این بزرگان كه داراى مقابر مشهورى هستند، در صحن و حجره هاى اطراف آن نیز گروه زیادى از شخصیت هاى دینى مدفون‌ اند كه برخى از آنان عبارتند از آیات عظام: سيد محمد سعيد حبوبي، شربیانى، میرزا محمد حسن آشتیانی، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، آيت الله شاهرودی، حاج آقا حسين قمي، شیخ الشریعه اصفهانى، آيت الله سيد شرف الدين عاملي، سید ضیاء الدین عراقی، آيت الله غروی اصفهانی، حاج محمدحسین امین الضرب، محدث نورى، سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عباس قمی و جز این ها.

مسجد کوفه

در سال ۱۷ هجری قمری، چند ماه پس از ساخته‌شدن شهر بصره، سعد وقاص به دستور خلیفه دوم، این شهر را ساخت تا جایگاهی برای سکونت رزمندگان و نیروهای نظامی در زمان فتوحات باشد و آنان بتوانند همراه با خانواده‌های خود در آنجا مستقر شوند.

کوفه در مدت کوتاهی به یکی از شهرهای مهم اسلامی تبدیل شد و حوادث بسیاری به خود دید. مسجد بزرگ این شهر نیز که حضرت علی(ع) در آن به شهادت رسید، در همین دوران ساخته شد.

@@@@@@@@@@@@

مسجد کوفه

قال علی لاهل الکوفه وَ جَزَاکمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ بَيتِ نَبِيکمْ أَحْسَنَ مَا يجْزِي الْعَامِلِينَ بِطَاعَتِهِ وَ الشَّاکرِينَ لِنِعْمَتِهِ فَقَدْ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ دُعِيتُمْ فَأَجَبْتُمْ

امام(ع) در ذي‌قار برای کوفیان سخنرانی كرد فرمود: يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ إِنَّكُمْ مِنْ أَكْرَمِ الْمُسْلِمِينَ وَ أَقْصَدِهِمْ تَقْوِيماً وَ أَعْدَلِهِمْ سُنَّةً وَ أَفْضَلِهِمْ سَهْماً فِي الْإِسْلَامِ وَ أَجْوَدِهِمْ فِي الْعَرَبِ مَرْكَباً وَ نِصَاباً أَنْتُمْ أَشَدُّ الْعَرَبِ وُدّاً لِلنَّبِيِّ (ص) وَ أَهْلِ بَيْتِه. (بحارالأنوار، ج۳۲، ص۱۱۵) «اي مردم كوفه شما گرامي‌ترين مسلمانان و پابرجاترين آنانيد. در روش عادل‌ترين هستيد و فضل شما در سهمي كه از اسلام داريد بيش از ديگران است. در سواركاري و نژاد بر ديگران برتري داريد. شدت علاقه شما به پيامبر(ص) و اهل بيت از ديگران افزون است.

قال الصادق ع ان اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى ... اختارَ مِنَ البُلدانِ أربَعَةً ، فَقالَ عز و جل : «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ * وَ طُورِ سِينِينَ * وَ هَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ» فَالتّينُ المَدينَةُ ، وَالزَّيتونُ بَيتُ المَقدِسِ ، وطورُ سينينَ الكوفَةُ ، وهذَا البَلَدُ الأَمينُ مَكَّةُ

عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ زِيَادٍ [يَزْدَادَ] قَالَ: أَتَى رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ إِنِّي قَدْ ضَرَبْتُ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ لِي ذَهَباً وَ فِضَّةً وَ بِعْتُ ضِيَاعِي فَقُلْتُ أَنْزِلُ مَكَّةَ فَقَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ جَهْرَةً قَالَ فَفِي حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ هُمْ شَرٌّ مِنْهُمْ قَالَ فَأَيْنَ أَنْزِلُ قَالَ عَلَيْكَ بِالْعِرَاقِ الْكُوفَةِ فَإِنَّ الْبَرَكَةَ مِنْهَا عَلَى اثْنَيْ عَشَرَ مِيلًا هَكَذَا وَ هَكَذَا- وَ إِلَى جَانِبِهَا قَبْرٌ مَا أَتَاهُ مَكْرُوبٌ قَطُّ وَ لَا مَلْهُوفٌ إِلَّا فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَهْلُ اَلشَّامِ شَرٌّ مِنْ أَهْلِ اَلرُّومِ وَ أَهْلُ اَلْمَدِينَةِ شَرٌّ مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ أَهْلُ مَكَّةَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ جَهْرَةً .

قال الحسن علیه‌السلام:

لموضع الرِجل فی الکوفة أحب الی من دار بالمدینة.

أَبَا اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: اَلصَّلاَةُ فِي مَسْجِدِ اَلْكُوفَةِ فَرْداً أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ صَلاَةً فِي غَيْرِهِ جَمَاعَةً.

قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : مَا بَقِيَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لاَ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لاَ عَبْدٌ صَالِحٌ دَخَلَ اَلْكُوفَةَ إِلاَّ وَ قَدْ صَلَّى فِي مَسْجِدِ اَلْكُوفَةِ وَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَرَّ بِهِ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِهِ فَاسْتَأْذَنَ اَللَّهَ بِهِ اَلْمَلَكُ فَصَلَّى فِيهِ رَكْعَتَيْنِ وَ صَلاَةُ اَلْفَرِيضَةِ فِيهِ أَلْفُ صَلاَةٍ وَ اَلنَّافِلَةُ فِيهِ خَمْسُمِائَةِ صَلاَةٍ وَ اَلْجُلُوسُ فِيهِ مِنْ غَيْرِ تِلاَوَةِ اَلْقُرْآنِ عِبَادَةٌ فَأْتِهِ وَ لَوْ زَحْفاً .

وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِأَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ : «اَلْمَسَاجِدُ اَلْأَرْبَعَةُ اَلْمَسْجِدُ اَلْحَرَامُ وَ مَسْجِدُ اَلرَّسُولِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَسْجِدُ بَيْتِ اَلْمَقْدِسِ وَ مَسْجِدُ اَلْكُوفَةِ يَا أَبَا حَمْزَةَ اَلْفَرِيضَةُ فِيهَا تَعْدِلُ حَجَّةً وَ اَلنَّافِلَةُ تَعْدِلُ عُمْرَةً»

الإمامُ الرِّضا عليه السلام :إنَّ مَسجِدَ الكوفَةِ بَيتُ نُوحٍ لو دَخَلَهُ رَج فضائل و مناقب اهل البیت (ع)...

ما را در سایت فضائل و مناقب اهل البیت (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : choseinabbasi2 بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1402 ساعت: 18:10