متن مراسم احیاد شب بیست و یکم ماه رمضان

ساخت وبلاگ

مراسم احياء شب بیست و یکم

دوبـاره برگشتـم دوبـاره راهم ده

خودت قبولم کن خودت پناهم ده

ثوابی از رحمت بـه هر گناهم ده

به درد من بود ذکرت دوا خدا العفو

خدای من خدای من خدای من العفو

**** جریان قارون

به عفوت از خجلت هماره آبم کن

دوباره عبـدت از کـرم خطابم کن

بگیـر امیـدم را سپس جوابـم کن

امیدم را از این درگه برم کجا العفو

خدای من خدای من خدای من العفو

چو نامـۀ جرمم سیـه شده رویم

به درگهت دائم علی علی گویم

مگر به نـام او رضـای تو جویم

شوی تو با عنایاتت  ز من رضا العفو

خدای من خدای من خدای من العفو

– جریان صنم

همه چیز ما از این كلام خداست،تو رو خدا این قرآنی كه الان جلوت گذاشتی و ان شاءالله رو سرت می خوای بذاری،چقدر توی زندگی بهش سر می زنی،خدا وكیلی،چه نقشی تو زندگی ما داره قرآن،همین قرآنی كه رو سرت گذاشتی،روایت داره فردای قیامت میاد از دستت شكایت می كنه،میگه خدا من تو خونش غریب بودم،به من سر نمی زد،از من تو زندگی تو برخورد با پدر و مادر،بزرگتر،تربیت فرزند،تو هیچ چیز  از من استفاده نكرد،حالا بیا درستش كن فردای قیامت،الله اكبر،

آخر این قرآن همه وحی خدای اکبر است

آخر این آیات روشن معجز پیغمبر است

این کلام ا... امانت از رسول اطهر است

هیچ کافر با امانت این خیانت میکند

در قیامت از شما قرآن شکایت میکند

روز محشر در میان اولیاء و انبیاء

میکند قرآن شکایت در بساط کبریا

میزنند از غم به سر پیغمبران و اصفیاء

پس خدا تشکیل دیوان عدالت میدهد

در قیامت از شما قرآن شکایت میکند

من چه کردم با شما این قسم خوارم کرده اید

پیش هر لا مذهبی بی اعتبارم کرده اید

در میان کوچه پر گرد و غبارم کرده اید

هیچ کس با دین و آئین این شناعت میکند

در قیامت از شما قرآن شکایت میکند

حق مجازات شما را در قیامت میکند

آی جوونها امام صادق فرمود: هركس،در روز پنجاه آیه از قرآن نخونه،از مانیست،یعنی شیعه ی ما نیست.عزیز دلم پنجاه آیه قرآن بخوان با تأمل و تدبر،یك ماه،دو ماه ادامه بده،بعد ببین خدا با زندگیت چه میكنه.

آمد شب قدر و شده شام نزول قرآن

ایدل بیا سوی خدا با اشک و آه و افغان

تو با امیدواری بااشک و بیقراری

توبه نما از جرم و عصیان

یارب بحق قرآن بخشا همه گناهان

یارب زبار معصیت این قامتم خمیده

اشک ندامت بررخم یارب ببین چکیده

من غرق آه و دردم بنگر به روی زردم

توبه نمودم از گناهان

همراه من بخوونید:

اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ

حالا قرآن رو رو سرت بذار

اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَبه حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛

ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ......

­منم منم خاك پايت بيقرارو مبتلايت

توئي توئي مه لقايم من گداي آشنايت

هستي پيمبر – دلدار و دلبر جانم يا احمد

توئي همه آرزويم حرف دل را با تو گويم

كرم نما اي نكويم تا كه راهت را بپويم

اي مه جبينم مهر تو دينم جانم يا احمد

خدا رو به حق اون آقایی قسم بدین که قیامت همه دارن حول خودشون رو میزنن این آقا صدا میزنه (امتی) فکر شماهاست  

ده مرتبه:الهی: بمُحَمَّد.......

الهی قربونت برم یا امیرالمؤمنین،نكنه این شیعه ها و عاشق هات ایوون طلات رو ندیده برن زیر خاك،آقاجانم،امشب عنایتی كن،مشكل كشای دو عالم، یا علی،

 دوست دارم برم نجف کنار تربت علی

بنشینم گریه کنم برای غربت علی

دوست دارم برم نجف کنار تربت علی

مثل شمعی بسوزم غرق مصیبت علی

قصه غربت او شعله به عالم می زنه

شب شنید وچاه ونخلستان شکایت علی

کوفه ای شهر بلا ای خاک سرد فتنه خیز

شاهدی بر غصه های بی نهایت علی

مدینه تو هم بگو قصه تازیانه را

جرم فاطمه چی بود به جز حمایت علی

دستاشو بسته بودن به همسرش سیلی زدن

به خدا دل می سوزه از این حکایت علی ده مرتبه: بعَلِیٍّ........

آنکه قدش، فلک از غصه دو تا کرد، منم 

آنکه با قامت خم، ناله به پا کرد، منم

آنکه از سوز دل خويش، به ايام شباب 

طلب مرگ ز درگاه خدا مي‏کرد، منم!

آنکه جز محنت و آزار ز همسايه نديد 

در عوض باز به همسايه دعا کرد، منم!

،لااله الا الله،همه چیز عالم،هم پیغمبر هم امیرالمؤمنین كه نه،همه ی عالم، به طفیل وجود فاطمه به وجود آمد،مگه حدیث لولاك ما خلقت و افلاك رو نشنیدی عزیز من،آی جوونهای تو مجلس،حرفم با توست،فردای قیامت ندا می رسه فاطمه جان داخل شو،اولین كسی كه وارد میشود فاطمه است،فاطمه جان بهشت رو برا تو خلق كردم،فاطمه جان اصلاً هر جا تو پات و بذاری بهشته،برا همینه كه میگن بهشت زیر پای مادره،آی جوون زیاد صورت كف پای مادرت بذار،غرور نگیره تو رو،اگه بزرگترین كس این دنیا هم بشی،در  برابر پدرو مادر،حقیر باش،متواضع باش، نكنه حتی روت رو طرفشون، ترش كنی عزیز دلم،همه چیز من و شما به احترام به پدر و مادر است،كاری كن تو این دوره ی آخر زمان،دعای مادرت پشت سرت باشه،پدرت و مادرت ازت راضی باشن،ندا می رسه وارد نمی شم خدایا،به من وعده ای دادی،بخدا همه ی اونهایی كه مهر حسین تو دلشونه،یك یك از صحرای محشر جدا میكنه،

 همچو مرغی که دانه برچیند - دوستان را جدا کند زهرا

یك همچین كسی رو میخوای صدا بزنی، ده مرتبه الهی: بفاطِمَةَ.........

: اصحاب دارن رد میشن،دیدن وجود نازنین امام مجتبی زیر سایه ی درختی نشستن،مشغول تناول كردن طعام هستند، یه سگی جلوی آقا زانو زد،دمش رو تكون می داد،فهمید گرسنه است،دیدن یه لقمه خودش میخوره ،یه لقمه جلو سگ میندازه،اصحاب  می خواستند اون سگ رو برانند،فرمود نه،بذارید باشه،یعنی كنایه از اینكه سگ هم از در خونه ی ما نباید دست خالی بره، ، آقا مگه ما از سگ كمتریم،یه لقمه ای هم جلو من بذار،كریم اهلبیت،ده مرتبه الهی: بالْحَسَنِ......،

ازشوق وصال/ تو خواب ندارم

من در دوجهان غیر تو ارباب ندارم2

جز روی توهرشب مهتاب ندارم

من در دوجهان غیر تو ارباب ندارم2

بیاوهلاکم کن / مست و سینه چاکم کن

منو بکش از عشقت / پایین پاخاکم کن

مست و مجنونم / آروم جونم 2

بخداحسین مثبته گروه خونم

جان ارباب 3 سنه قوربان ارباب

مرغ دل شیدا

می کوبه توسینه

ای کاش بشه پر بزنه سوی مدینه

هر شب دل زارم

این خواب و می بینه

ای کاش بشه پر بزنه سوی مدینه

اگه که بشه بانی

سید خراسانی

مدینه همین روزا

با قاسم سلیمانی

بال پروازم

روح آوازم

تویی ارباب دوعالم که بهت مینازم

هركی كربلا می خواد،ده مرتبه الهی: بالْحُسَیْنِ.....

گفتند آقا این قدر گریه نكن برا بابات،چشمات رو از دست میدی،فرمود:وای بر شما یعقوب نبی یه پسر ازش گم شد،درحالی كه میدونست یوسفش زنده است،یه روزی بر میگرده،اینقدر گریه كرد چشماشو از دست داد،من چرا گریه نكنم،چرا ناله نزنم،درحالی كه تو یه نصفه ی روز،روز عاشورا جلو چشمام، هجده تا یوسف رو سر بریدن، ،ده مرتبه الهی: بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ.......

،الهی: بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ.......، ده مرتبه

 الهی: بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد.......،ده مرتبه:

خدایا تورو به زندانی آل پیغمبر،آقا موسی بن جعفر قسمت میدهم،خدایا،مارو از زندان نفس و خودیت و منیت رها گردان،خدایا زندانیان اهل اسلام،خدایا مفقودینی كه هنوز خانواده هاشون چشم انتظارند،امام موسی صدر،چهار دیپلمات ایرانی،همه ی مفقودین،خدایا خبری ازشون به خانوادشون برسان،زندانی های نادم و پشیمان،به آغوش خانواده هاشون برگردان،یا باب الحوائج،الهی،بمُوسَى بْنِ جَعْفَر.......،ده مرتبه

خوش بحال اونهایی كه الان حرم هستند، الهی: بعَلِیِّ بْنِ مُوسى.....،

خدایا قسمت میدهم به جوانترین امام شیعه،دست جوونهامون رو بگیر،خدایا عاقبت جوونهامون ختم به خیر بگردان،خدایا مزه ی انس با مجالس ابی عبدالله علیه السلام،با خوت رو بهشون بچشان ، ده مرتبه الهی: ده مرتبه بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ.....،

ده مرتبه الهی: بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد....... ،

 الهی: بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ.......،به احترام آقا رو پات بلند شو بگو مولا،آنقدر در میزنم این خانه را،تا ببینم روی صاحب خانه را،امشب شب قدره،دیگه چیزی نمانده به آخر ماه رمضان،من میترسم ما مثال اون حدیث پیغمبر اكرم،كه فرمود:شقی و بیچاره به كسی می گویند،كه ماه رمضون بیاد و خدا اون رو نبخشه،باید دست به دامن آقامون بشیم،بگیم آقا ما هیچ گلی به سرمون نزدیم،از اول ماه رمضون اصلاً عوض نشدم،نه چیزی بهم اضافه شده،نه چیزی كم شده،مولاجان امشب می خوام دست به دامن شما بشم،شما واسطه ی مابشین،فقط باید یه قسمی بدهم آقا عنایت كنه،تو رو خدا سادات،غیرتی ها،حساس ها ببخشن،آقا به جان مادرت،آن مادر غم پرورت،مارا نرانی از درت،الهی: بالْحُجَّةِ......

 

مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست

 ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟

ای نخل‌ها که سر به گریبان کشیده‌اید

 امشب شب غریبی و تنهایی شماست

دل‌ها تمام، خیمه آتش گرفته‌اند

 صحرای کوفه شام غریبان کربلاست

امشب علی به باغ جنان پیش فاطمه است

 اما دل شکسته او در خرابه‌هاست

سجاده بی‌امام و زمین‌ لاله‌گون ز خون

 مسجد غریب مانده و محراب، بی‌دعاست

باید گلاب ریخت پس از دفن، روی قبر

 امشب گلاب قبر علی اشک مجتباست

تو از برای خلق جهان سوختی علی!

 اما هزار حیف که دنیا تو را نخواست

 

به سبک قافله سالار  من

روی لبم واویلا

چه محشری به پا شد یا رب

رسیده جان عالم بر لب

دوباره شد یتیمه زینب

روی لبم واویلا

در اوج سوز و اشک و غمها

با یک سر شکسته مولا

میشه زائر روی زهرا

امان از دل زینب

از اين سحر تامحشر

یتیما مضطر و بی تابن

اَنیس غربت مهتابن

گرسنه و غریب  میخوابن

تازه همه فهمیدن

که تکیه گاهشون حیدر بود

اونی که یار پیغمبر بود

برا اونا دل و دلبر بود

امان از دل زینب

رأس شکسته دیدم

به یاد کربلا افتادم

یاد سر جدا افتادم

به یاد قتلگاه افتادم

حضرت شَیب الخضیب

که تشنه لب سرش جدا شد

سرش هلال نیزه ها شد

وَ سوز نوحه ی زهرا شد

امان از دل زینب

حالا بگم از کربلا؟

قافله سالار من کجایی ای دوای دردم

پی تو هرکجا میگردم تو رو تو قتلگاه گم کردم

ای بدن صد پاره رو خاک داغ این صحرایی

چرا مقطع الاعضایی بگو کجا برم تنهایی

امان از دل زینب

وای من از عاشورا زمین و آسمون غمگینه

یه خواهری داره میبینه یکی میشینه روی سینه

وای من از عاشورا باید بمیره از غم دنیا

تو قتلگاه به پیش زهرا دوازده ضربه زد واویلا

امان از دل زینب

داغته روی سینم که قلب مضطرم میسوزه

پاشو ببین حرم میسوزه ببین که معجرم میسوزه

رفتی و دور از چشمت به خیمه ها هجوم آوردن

همه چیو غنیمت بردن سه ساله تو اسیری بردن

امان از دل زینب

لشکر دشمن ای وای به روی پیکرت می تازه

میان همه با نعل تازه دیگه روشون به رومون بازه

رفتی و موندم تنها بگو چیکار کنم با این درد

به حرمله میگفتم برگرد نزن تو گوش من ای نامرد

@@

نوحه 2

به سبک تو نور رویت زفاطمه داری

با مدد از حیدر،شور شرف دارم

به این دل محزون،شوق نجف دارم

به لطف ثارالله،وَ حضرت زهرا

شده نوای من،ابالحسن مولا

ابالحسن مولا...

ز عمق جان خود،کنم سلامِ او

علی امام من،منم غلام او

سلام ما بر تو،ای قبله ی حاجات

تو کعبه ی عشقی،به مادر سادات

ابالحسن مولا...

باید برای تو،ارض و سما گرید

هم فاطمه گرید،هم مصطفی گرید

دمِ تو هَمرَهْ با،سوز عجیبی شد

وَ مَحرمِ رازت،چاه غریبی شد

ابالحسن مولا...

چون بین آن محراب،فدا شدی مولا

رفتی به دیدارِ،حبیبه ات زهرا

روضه بخوانم من،با یک دل خسته

از فرق خونین و،پهلوی بشکسته

ابالحسن مولا...

به وقت هجرانت،ای رهبر مکتب

مرثیه می خواندی،بر دخترت زینب

به یاد آن دم که،ظلم و جفا بیند

سرِ حسینش را،به نیزه ها بیند

واویلا واویلا...

@@@@@@@@@@@@

نوحه سنتی -

در کوفه محشر شد به پا

آه و واویلا آه و واویلا

فرق علی گشته دو تا

آه و واویلا آه و واویلا

واویلا واویلا...

محراب و منبر لاله گون

آه و واویلا آه و واویلا

مسجد شده دریای خون

آه و واویلا آه و واویلا

حاجتش روا شد

مهمان زهرا شد

واویلا واویلا...

او جلوه ی سعادت است

بر خودش سوگند بر خودش سوگند

او کشته ی عدالت است

بر خودش سوگند بر خودش سوگند

گویم با چشم تر

مولانا یا حیدر

واویلا واویلا...

فُزت و ربّ الکعبه اش

آتش دل بود آتش دل بود

شمشیر زهر آلوده در

دست قاتل بود دست قاتل بود

ملائک گریانند

دلخون و نالانند

واویلا واویلا...

قرآن ها رو باز کنين مقابل صورت

اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فيهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسمائُکَ الحُسني وَ ما يُخافُ وَ يُرجي اَن تَجعَلَني مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار.

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُ بِحَقِّکَ مِنکَ.

ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِعلیٍّ

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ                            ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

فضائل و مناقب اهل البیت (ع)...
ما را در سایت فضائل و مناقب اهل البیت (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : choseinabbasi2 بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 8:24