شرم و حیا (متن منبر و سخنرانی)

ساخت وبلاگ

شرم و حیا

الإمام علی(ع):هَبَطَ جَبرَئیلُ عَلی آدَمَ(ع) فَقالَ: یا آدَمُ، إنّی اُمِرتُ أن اُخَیرَک واحِدَةً مِن ثَلاثٍ، فَاختَرها ودَعِ اثنَتَینِ، فَقالَ لَهُ آدَمُ: یا جَبرَئیلُ، ومَا الثَّلاثُ؟ فَقالَ: العَقلُ وَالحَیاءُ وَالدّینُ، فَقالَ آدَمُ: إنّی قَدِ اختَرتُ العَقلَ، فَقالَ جَبرَئیلُ لِلحَیاءِ وَالدّینِ: اِنصَرِفا ودَعاهُ، فَقالا: یا جَبرَئیلُ، إنّا اُمِرنا أن نَکونَ مَعَ العَقلِ حَیثُ کانَ، قالَ: فَشَأنَکما، وعَرَجَ

1-اولين فردي كه در قيامت زنده مي شود؟اسرافيل.

2-چيزي كه نه مايع است و نه جامد امّا جزو پاك كنندگان نجاسات است؟

نور آفتاب است كه زمين، درب و پنجره و چيزهايي كه در ساختمان به كار رفته و درخت و گياه را با شرايطي پاك مي كند.

3-براي استجابت دعا توصيه شده كه ابتدا و انتهاي دعا چه ذكري بيان شود؟براي استجابت دعاها توصيه شده كه شروع و پايان دعا با صلوات بر محمد و آل محمد باشد

4-چند سوره از قرآن به نام مردان است؟

هفت سوره، سوره هاي: يونس، هود، يوسف، ابراهيم، لقمان، محمّد، نوح.

4- چند سوره بنام زنان است؟ چهارمین سوره نساء. سوره مریم نیز به نام یک زن نام‌گذاری شده‌است

خداوند در اين سوره از حضرت مريم، مادر حضرت عيسى سخن مى‌گويد؛ زنى الگو كه اسوه‌اى براى همه زنان و مردان مؤمن و پاكدامن است.

چند سوره ديگر كه در مورد زنان سخن گفته عبارتند از:

1. سوره مريم؛

2. سوره نور؛ اين سوره از سوره هايى است كه بسيارى از وظايف زنان در آن آمده است و در روايات، زنان به خواندن اين سوره تشويق شده‌اند؛ مثلاً حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: به زنانتان سوره نور را بياموزيد.

3. سوره مجادله؛ اين سوره پنجاه و هشتمين سوره قرآن است و در آن داستان زنى ذكر شده كه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمد و (از دست شوهرش) واين كه مى‌خواست او را به روش جاهليت طلاق دهد، به خداوند شكايت كرد آمده است، كه خداوند درباره اين زن و حكم مسئله آياتى نازل كرد.

4. سوره طلاق؛ اگر به نام اين سوره دقت كنيد مى‌توانيد حدس بزنيد كه درباره چه مطلبى در اين سوره سخن گفته شده است.

غير از اين سوره‌ها، در ده‌ها سوره ديگر از قرآن مطالب مهمى درباره زنان آمده است؛ مثلاً با خواندن سوره بقره درمى‌يابيد كه آيات 223، 226 - 228 و 234 آن درباره زنان است.

حَیاء، از صفات نیک و فضایل اخلاقی به معنای شرم‌ کردن از ارتکاب زشتی‌هاست. حیاءیک حالتی نفسانی است که موجب متانت و وقار و خودداری از انجام رفتار ناپسند می‌گردد. در روایات شیعه، حیا کلید خوبی‌ها، سبب پاکدامنی و مانع کارهای زشت قلمداد شده و عقل و ایمان از اسباب آن برشمرده شده‌اند.

همچنین حیاء سبب همه زیبایی‌ها معرفی شده و وجود برخی امور در حوزه دین و مناسبات اجتماعی، مترتب بر آن دانسته شده است، از جمله انجام دادن فرایض دینی، دوری از زشتی‌ها، رعایت حقوق والدین، وفای به عهد، صله رحم، برآوردن نیازهای دیگران و پذیرایی از مهمان.

حیاء عیوب فرد را از دیگران می‌پوشاندو در کنار صداقت، حسن خلق و شکر نعمت‌های الهی، گناهان انسان را به حسنات تبدیل می‌نماید، چنانکه به کار بستن همزمان حیاء، حسن خلق، وفای به عهد، تدبیر در امور و آزادمنشی موجب برانگیخته شدن اقبال عمومی جامعه به فرد می‌گردد

امام علی(ع): مَنْ لَمْ یکنْ لَهُ سَخَاءٌ وَ لَا حَیاءٌ [حِبَاءٌ] فَالْمَوْتُ خَیرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاةِ

کسی که سخاوت و حیا ندارد مرگ برایش بهتر از زندگی است.

امام علی(ع): مَنْ کسَاهُ الْحَیاءُ ثَوْبَهُ لَمْ یرَ النَّاسُ عَیبَه

آن کس که حیاء ، جامه‌اش را براو بپوشاند،مردم عیبش را نبینند

امام صادق(ع): لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیاءَ لَه

ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.

داستان موسای پیامبر وقتی به مدین رسید به کمک دختران شعیب شتافت ولی حیا مانع شد که به آنها نگاه کند

وقیلَ: إنّ آدَمَ علیه السلام کانَ جالِساً فی مَوضِعٍ فَأَتاهُ سِتَّهُ أشخاصٍ وجَلَسوا عِندَهُ؛ ثَلاثَهٌ عَن یَمینِه ِ وثَلاثَهٌ عَن یَسارِهِ، ثَلاثَهٌ مِنها بیضٌ وثَلاثَهٌ مِنها سودٌ، وقالَ آدَمُ لِواحِدٍ مِنَ البَیضِ: مَن أنتَ؟ فَقالَ: أنَا العَقلُ، فَقالَ: أینَ مُقامُکَ؟ فَقالَ: فِی الدِّماغِ. فَقالَ لِلثّانی: مَن أنتَ؟ فَقالَ: أنَا الشَّفَقَهُ، فَقالَ: أینَ مَقامُک؟ فَقالَ: فَی القَلبِ. فَقالَ لِلثّالِثِ: مَن أنتَ؟ فَقالَ: أنَا الحَیاءُ، فَقالَ: أینَ مَقامُک؟ فَقالَ: فِی العَینِ.

ثُمَّ رَجَعَ إلی یَسارِهِ فَقالَ لِواحدٍ مِنَ السّودِ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا الکِبرُ، فَقالَ: أینَ مُقامُکَ؟ قالَ: فِی الدِّماغِ، قالَ: هَل یَکونُ العَقلُ فیه ِ؟ فَقالَ: إذا دَخَلتُ یَخرُجُ العَقلُ. فَقالَ لِلثّانی: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا الحَسَدُ، فَقال: أینَ مُقامُکَ؟ قالَ: القَلبُ، قالَ: هَل یَکونُ الشَّفَقَهُ فیه ِ؟ قالَ: إذا دَخَلتُ تَخرُجُ الشَّفَقَهُ.

ثُمَّ قالَ لِلثّالِثِ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا الطَّمَعُ، فَقالَ: أینَ مُقامُکَ؟ قالَ: فِی العَینِ، قالَ: هَل یَکونُ الحَیاءُ فیه ِ؟ قالَ: إذا دَخَلتُ یَخرُجُ الحَیاءُ.

دست نیاز به سوی مردم دراز کردن:

امام صادق(ع): طَلَبُ الْحَوَائِجِ إِلَی النَّاسِ اسْتِلَابٌ لِلْعِزِّ وَ مَذْهَبَةٌ لِلْحَیاء

دراز کردن دست حاجت و نیاز به‌¬سوی مردم، عزت آدمی را سلب می‌کند و شرم و حیا را می‌ریزد.

زیاد سخن گفتن:

امام علی(ع): مَنْ کثُرَ کلَامُهُ کثُرَ خَطَاؤُهُ وَ مَنْ کثُرَ خَطَاؤُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ

کسی که زیاد سخن می‌گوید، زیاد هم اشتباه دارد، و هر کس که بسیار اشتباه کرد، شرم و حیای او اندک است، و آنکس که شرم او اندک شود، پرهیزکاری او نیز اندک خواهد بود، و آنکه پرهیزکاری و پارسایی¬‌اش اندک گردد، دلش بمیرد.

برخی از انسانها در اعمال حیا را رعایت نمی کنند؛ به عنوان مثال:

در صحبت کردن حیا را رعایت نمی کند و در کلامش همه نوع حرف و فحش و را می آورد

مردان لباسهایی می پوشند که بسیار زننده است ، وتا می نشینند و یا در نماز به رکوع و سجده می روند ، پشتشان نمایان می شود.

خانمها به بدترین صورت و بدون حجاب در مقابل نامحرم ظاهر می شوند

پدر و مادر در منزل، مقابل فرزندانشان لباسهای نا مناسبی به تن میکنند

اعضای خانواده کنار هم مینشینند و فیلمهای زشت ماهواره ای نگاه می کنند

دانشجویان در خوابگاهها لباس نامناسب به تن می کنند

و

آثار حیا

کلید خوبی‌ها:

امام علی(ع):الْحَیاءُ مِفْتَاحُ کلِّ الْخَیرِ

داستان موسی علیه السلام و دختران شعیب

وقتی که (موسی مرد قبطی) را به قتل رسانید، فرعونیان نقشه کشیدند تا موسی را به قتل برسانند، موسی علیه السلام از مصر خارج شد و مدت هشت (یا سه) روز در راه بود تا به دروازه شهر مدین رسید و سختی‌های بسیار کشید و برای رفع خستگی در زیر درختی که چاهی کنارش بود آرمید.

او مشاهده کرد که برای آب کشیدن از چاه دو دختر منتظرند تا چوپانان آب گیرند بعد نوبت اینان شود، آمد و فرمود: من برای شما از چاه آب می‌کشم

مانع کارهای زشت:

امام علی(ع):الْحَیاءُ یصُدُّ عَنْ فِعْلِ الْقَبِیحِ

داستان زلیخا

آن وقت که زلیخا دنبال یوسف بود تا از او کام بگیرد، و پیشنهاد گناه را به یوسف داد، ناگهان یوسف دید: زلیخا روی چیزی را با پارچه ای پوشانید.

یوسف فرمود: چه کردی؟ گفت: صورت بت خود را پوشاندم که مرا در حال گناه نبیند.

یوسف فرمود: تو از جماد حیا می‌کنی که نمی‌بیند من سزاوارترم از کسی که مرا می‌بیند و از آشکار و نهانم داناست، حیا و شرم کنم

محوکننده خطاها:

امام علی(ع): الْحَیاءُ مِنَ اللَّهِ یمْحُو کثِیراً مِنَ الْخَطَایا

محافظت از عذاب:

امام علی(ع): الْحَیاءُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی تَقِی عَذَابَ النَّارِ

داستان حیاء امیرالمؤ منین علیه السلام

عقد امام علی علیه السلام و حضرت زهراء علیهاالسلام در سال دوم هجری واقع شد و لکن میان عقد و زفاف فاصله (یک ماه یا یکسال) شد.

در این مدت عقد، علی علیه السلام از شرم خود نام فاطمه علیها السلام را بر زبان نمی‌آورد و فاطمه علیهاالسلام نیز نام علی علیه السلام را نمی‌برد تا یک ماه گذشت

پاکدامنی:

امام علی(ع): ثَمَرَةُ الْحَیاءِ الْعِفَّةُ

پوشیده شدن عیب:

امام علی(ع): مَنْ کسَاهُ الْحَیاءُ ثَوْبَهُ خَفِی عَنِ النَّاسِ عَیبُهُ

مانع هلاکت:

امام علی(ع): مَنْ صَحِبَهُ الْحَیاءُ فِی قَوْلِهِ زَایلَهُ الْخَنَی فِی فِعْلِهِ

داستان حیای چشم

در تفسیر روح البیان نقل شده است: در شهری سه برادر بودند که برادر بزرگ ده سال مؤذن مسجدی بود که روی مناره مسجد اذان می‌گفت، و پس از ده سال از دنیا رفت. برادر دومی هم چند سال این وظیفه را ادامه داد تا عمر او هم به پایان رسید. به برادر سومی گفتند: این منصب را قبول کن و نگذار صدای اذان از مناره قطع شود، قبول نمی‌کرد.

در روایات همچنین به مواردی از حیای ناپسند همچون حیا ورزیدن از تحصیل علم، شرم از کسب درآمد حلال، خدمت به مهمان، احترام به پدر و مادر و نیز طلب حقوق خود اشاره شده است.

حیای ناپسند

حیاورزیدن از تحصیل علم:

امام علی(ع): وَ لَا یسْتَحْیی الْجَاهِلُ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا یعْلَمُ أَنْ یتَعَلَّمَ کسی شرم نکند از آموختنِ آنچه نمی‌داند.

حیاورزیدن از کسب درآمد حلال:

امام صادق(ع): کسی که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینه‌هایش سبک شود و خداوند خانواده‌اش را از نعمت خویش بهره‌مند گرداند.

حیاورزیدن از خدمت به مهمان و از برخواستن به نشانۀ احترام و از طلب حق:

امام علی(ع): ثَلَاثٌ لَا یسْتَحْیا مِنْهُنَّ: خِدْمَةُ الرَّجُلِ ضَیفَهُ، قِیامُهُ عَنْ مَجْلِسِهِ لِأَبِیهِ وَ مُعَلِّمِهِ، طَلَبُ الحَق و اِن قَلّ.

سه چیز است که نباید از آن شرم کرد: از جمله خدمت کردن به مهمان، برخاستن از جای خود برای پدر و معلم و درخواست حق خود اگرچه‌اندک باشد

برخی هم در حیا ، افراط می کنند و مسائل غسل و بانوان و را نمی پرسند و اعمال را اشتباه انجام می دهند

لطیفه :

شخصی میره مغازه الکتریکی . به فروشنده می گه میگه: خیلی ببخشید عذر میخوام گلاب به روتون واقعا ببخشید، شرمنده، لامپ دارید؟

فروشنده می گه : لامپ خواستن که اینقدر معذرت خواهی نداره!

می گه آخه برای دستشویی می خواستم

امام صادق علیه السلام درباره ارزشمندی حیا و آثار آن می فرماید: «لَوْلاَهُ (الْحَیاءُ) لَمْ یقَر ضَیفٌ وَلَمْ یوفَ بِالْعِدَاتِ وَلَمْ تُقْضَ الْحَوَائِجُ .... اگر حیا نبود، حرمت مهمان نگاه داشته نمی شد، و به وعده ها عمل نمی شد، و حاجتها برآورده نمی شد،

«مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علی علیه السلام شد. پیامبرصلی الله علیه وآله مشاهده فرمود که حضرت زهراعلیهاالسلام برخاست. فرمود: دخترم! این مرد نابینا است. پاسخ داد: «اِنْ لَمْ یکُنْ یرَانِی فَاِنِّی اَرَاهُ وَهُوَ یشُمُّ الرِّیحَ؛ (1) اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم! `اگرچه او نمی بیند` و او بو `ی زن ` را استشمام می کند. رسول خداصلی الله علیه وآله پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی.»

اسماء بنت عمیس می گوید: «روزهای آخر زندگانی حضرت زهراعلیهاالسلام با او بودم. روزی مرا به یاد چگونگی حمل جنازه توسط مردم انداخت و ابراز نگرانی کرد که: چرا جنازه زن را روی تخته ای می گذارند و بالای دست مردان حمل می کنند؟!

آنگاه فرمود: «اِنِّی قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا یصْنَعُ بِالنِّسَاءِ اَنَّهُ یطْرَحُ عَلَی الْمَرْأَهِ الثَّوْبُ فَیصِفُهَا لِمَنْ رَأی فَلاَ تَحْمِلِینِی عَلَی سَرِیرٍ ظَاهِرٍ اُسْتُرْنِی سَتَرَکَ اللّهُ مِنَ النَّارِ؛ (1) من بسیار زشت می دانم که `جنازه ` زنان را `پس از مرگ ` بر روی تابوت رو باز گذاشته و بر روی آن پارچه ای می افکنند که حجم بدن را برای بینندگان آشکار می سازد. مرا بر روی تابوتی آن چنانی مگذار و بدن مرا بپوشان! خداوند ترا از آتش جهنم محفوظ بدارد.»

گل بر من و جوانی من گریه می‌کند

بلبل به خسته جانی من گریه می‌کند

از بس که هست غم به دلم، جای آه نیست

مهمان به میزبانی من گریه می‌کند

از پا فتاده پا و ز کار اوفتاده دست

بازو به ناتوانی من گریه می‌کند

گل‌های من هنوز شکوفا نگشته اند

شبنم به باغبانی من گریه می‌کند

در هر قدم نشینم و خیزم میان راه

پیری، بر این جوانی من گریه می‌کند

گردون که خود کمان شده با چشم ابرها

بر قامت کمانی من گریه می‌کند

این آبشار نیست که ریزد که چشم کوه

بر چهره ی‌ خزانی من گریه می‌کند

فردا مدینه نشنود آوای گریه ام

بر مرگ ناگهانی من گریه می‌کند

فضائل و مناقب اهل البیت (ع)...
ما را در سایت فضائل و مناقب اهل البیت (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : choseinabbasi2 بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1402 ساعت: 14:54