در قرآن نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام سه تعبیر وجود دارد: (ولایت – اطاعت –مودت )

ساخت وبلاگ

در قرآن نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام سه تعبیر وجود دارد: (ولایت اطاعت مودت )یک تعبیر، تعبیر ولایت است؛ سوره مبارکه المائدة آیه55

إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَهُم راكِعونَ

اعتقادات ما بخشی اصول و بعضی فروع دین است

اصول یعنی شالوده دین فروع یعنی واجب دین

یکی از فروع دین تولاست که دوتا معنی دارد

یکی ولایت به کسر واو یکی به فتح واو

ولایت به کسرواو یعنی آمریت اولویت امیریت اولی بودن مولا بودن- صاحب اختيار- سرپرست- اداره کننده امور (کلمه ولي از ماده ولايت است ، و ولايت در اصل به معناي مالکيت تدبير امر است ، مثلا ولي صغير يا مجنون يا سفيه ، کسي است که مالک تدبير امور و اموال آنان باشد یا ولی فقیه- ولایت ولی از خود شخص بر خودش بالاتر است

این واژه از پراستعمال ترین واژه های قرآن كریم است كه به صورتهای مختلفی به كار رفته است؛ 124 مورد به صورت اسم و 112 مورد در قالب فعل در قرآن كریم آمده است.

وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُون‏؛ مائده 56

«وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيد »[شورا 28] پس از آن كه مأيوس شدند نازل مي‌كند و رحمت خويش را مي‌گستراند و او ولي و سرپرست ستوده است،

ولي در اينجا به معناي سرپرست و صاحب اختيار مي‌باشد، البته ولايت در اين آيه شريفه، ولايت تكوينه استإِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَيُؤتونَ الزَّكاةَ وَهُم راكِعونَ

بر اساس آیات قرآن خدای سبحان برای اهل‏بيت عصمت و طهارت جایگاه خاص قرار داده وفوق‏العاده آنان را تمجيد نموده و درحد عصمت که مقام فوق بشری است در قرآن تعریف نموده است . احزاب/ 33 إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا.

باید قدرت تصرف شان را در عالم و برتری شان را نسبت به همه کس و همه چیز و آمریت و امیریت آنهارا قبول داشته باشیم و اونارو دوست داشته باشیم

هر انسانی می‌تواند برای رسیدن به مقام‌های برتر تلاش کند اما هرگز نمی‌تواند به مقام اهل بیت برسد و همیشه پایین تر از آنها خواهد بود

اناو علی من شجره واحده و سایر الناس من شجر شتی

عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: نَحْنُ أَهْلَ اَلْبَيْتِ لاَ يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ فِينَا نَزَلَ اَلْقُرْآنُ وَ فِينَا مَعْدِنُ اَلرِّسَالَةِ.

يا جابر، إنّا أهل البيت لا يقاس بنا أحد، من قاس بنا أحدا من البشر فقد كفر

روایت عدم قیاس انسان‌ها با اهل بیت به نبود قابلیت تکوینی و ذاتی برای مقایسه اشاره می‌کند و نشان می‌دهد اهل بیت از چنان مقام و مرتبه‌ای برخوردار هستند که مقایسه شدن با آنها از عهده هیچ کس بر نمی‌آید و حتی اگر کسی در مسیر مقایسه کردن قدم بردارد، موجب کفر باطنی او خواهد شد.

برای ولی بودن و صاحب اختیار بودن من مثال بزنم مثلا من اختیار خودم را دارم من امیرملک وجودم هستم شمام همینطور ولی من و شما در ردیف همیمم به هم نمیتونیم امر کنیم چون صاحبش نیستیم صاحب امر کسیه که یس﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ فرمان او چنين است إِذَا أَرَادَ شَيئًا که هرگاه چيزي را اراده کند أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ.تنها به آن مي‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بي‌درنگ موجود مي‌شود!

یعنی بخوام دستم و بالا بیارم یا پایین میتوانم واین اختیار و امیری تا وقتی سالمم برای من هست کسی سکته کند نصف بدنش فلج باشه نمیتونه این کار رو بکنه آل عمران 49 أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

ألست بِکُمْ مِنْ أنْفُسِکُمْ؟ قالوا: بلی. فَقالَ: ألا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ،

پیامبر اکرم ص در این خطبه نام علی را ۳4 مرتبه تکرار فرمودند

از واژهء امیرالمؤمنین ۹ مرتبه از واژهء امام ۶ مرتبه

از واژهء ولی ۶ مرتبه از واژهء وصی ۴ مرتبه

واژهء خلیفه ۳ مرتبه از واژهء اخی (برادر) ۳ مرتبه.

و همچنین از واژهای دیگر هم به مانند

امام الهادی امام المتقین امام المبین

در خطبه غدیر پیرامون ولایت حضرت امیر المؤمنین علی (علیه السلام): 50 جمله سخن گفت اَنَّ عَلِىَّ ابْنَ اَبى‌طالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى (عَلى‏ اُمَّتى) وَ الْاِمامُ مِنْ بَعْدي - ملعونٌ من خالفه مرحوم من تبعه و من صدّقه فقد غفر اللّه له بدون علی دین تکامل ندارد

«معاشر النّاس انّما اکمل اللّه عزّ وجلّ دینکم بامامته، نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو

فرمود: «معاشر النّاس فضّلوه فقد فضّله اللّه ای مردم خدا علی (ع) را (بر همه) برتری داده است شما هم او را برتری دهید، ، و اقبلوه فقد نصبه اللّه،

بعد غدیر خدا فرموده :

آیه ۳ سوره مائده است: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا

آیه ۵۵ سوره مائده: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ

خورشید هم او را اولی میداند که با او تکلم کرده

تکلم خورشید با علی(ع) دوبار اتفاق افتاده فَقَالَ یَا عَلِیُّ قُمْ فَسَلِّمْ عَلَى الشَّمْسِ وَ كَلِّمْهَا فَإِنَّهَا سَتُكَلِّمُكَ فَقَالَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ كَیْفَ أُسَلِّمُ عَلَیْهَا قَالَ قُلْ السَّلَامُ عَلَیْكِ یَا خَلْقَ اللَّهِ فَقَالَتْ وَ عَلَیْكَ السَّلَامُ یَا أَوَّلُ یَا آخِرُ یَا ظَاهِرُ یَا بَاطِنُ یَا مَنْ یُنْجِی مُحِبِّیهِ -فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص مَا رَدَّتْ عَلَیْكَ الشَّمْسُ وَ كَانَ عَلِیٌّ كَاتِماً عَنْهُ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص قُلْ مَا قَالَتْ لَكَ الشَّمْسُ فَقَالَ لَهُ مَا قَالَتْ فَقَالَ النَّبِیُّ ص إِنَّ الشَّمْسَ قَدْ صَدَقَتْ وَ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ نَطَقَتْ أَنْتَ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً وَ أَنْتَ آخِرُ الْوَصِیِّینَ لَیْسَ بَعْدِی نَبِیٌّ وَ لَا بَعْدَكَ وَصِیٌّ وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ أَنْتَ الْبَاطِنُ فِی الْعِلْمِ الظَّاهِرُ عَلَیْهِ وَ لَا فَوْقَكَ فِیهِ أَحَدٌ أَنْتَ عَیْبَةُ عِلْمِی وَ خِزَانَةُ وَحْیِ رَبِّی وَ أَوْلَادُكَ خَیْرُ الْأَوْلَادِ وَ شِیعَتُكَ هُمُ النُّجَبَاءُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ(

اونها نه تنها برما بلکه بر ملائکه امیرند ذات ائمّه عليهم السلام «مختلف الملائكة» هستند، امام حسن مجتبی علیه السلام میفرماید و أَنا مِن أَهلِ البيتِ الَّذِى كانَ جبريلُ يَنزِلُ إلينَا و يَصعَدُ مِن عندنا،

جریان فطرس ملک گواه این مسئله است

در کربلا ملائکه برای یاری آمدند مولا قبول نکردند

جبریل عظمتش آنقدر زیاد است که همه انبیا نتوانستند اورا ببینند خداوند جبرئيل را به شش صفت توصيف نموده است:

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُول1ٍ كَرِيمٍ 2× ذِي قُوَّةٍ 3عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ4 × مُطَاعٍ5 ثَمَّ أَمِينٍ6»؛(سوره تکویر/19-21) [=جبرئیل فرستاده خداست 1 امین2‌] كه صاحب قدرت3 است و نزد (خداوند) صاحبِ عرش4، مقام والایى دارد! در آنجا فرمانروا 5و امین است6!

در مسجد کوفه حضرت فرمود سلونی قبل ان تفقدونی :سوال ؟جبریل کجاست ؟ انت جبرائیل

بر بال های جبریل نام علی نوشته است انابن الموید بجبرائیل المنصور بمیکائیل

فَقالَ جِبْراَّئيلُ يا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً

جنیان همانند انسان صاحب قدرت فکر و اندیشه هستند و قدرتی فوق ادراک و ماورائی دارند

با اینحال سربازان وکارگران سلیمان بودند وحضرت خدمات اونارو گاهی قبول نداشت مثل آوردن تخت بلقیس- سوره نمل آیه 38 قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ- آن گاه سلیمان گفت: ای بزرگان دربار، کدام یک از شما تخت بلقیس را پیش از آنکه تسلیم امر من شود خواهد آورد؟ (تا چون اعجاز مرا مشاهده کند از روی ایمان تسلیم شود). قَالَ‌ عِفْرِيتٌ‌ مِنَ‌ الْجِنِ‌ أَنَا آتِيکَ‌ بِهِ‌ قَبْلَ‌ أَنْ‌ تَقُومَ‌ مِنْ‌ مَقَامِکَ‌ وَ إِنِّي‌ عَلَيْهِ‌ لَقَوِيٌ‌ أَمِينٌ‌

قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ

جریان ازدهای مسجد کوفه و باب الفیل أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع کان عَلَى الْمِنْبَرِ إِذْ أَقْبَلَ ثُعْبَانٌ مِنْ نَاحِيَةِ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ فَهَمَّ النَّاسُ وَ أَقْبَلَ الثُّعْبَانُ فَسَلَّمَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ ع مَنْ أَنْتَ فَقَالَ عَمْرُو بْنُ خَلِيفَتِكَ عَلَى الْجِنِّ وَ إِنَّ أَبِي مَاتَ وَ أَوْصَانِي أَنْ آتِيَكَ

قَدْ أَتَيْتُكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَا تَأْمُرُنِي بِهِ وَ مَا تَرَى فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَنْ تَنْصَرِفَ فَتَقُومَ مَقَامَ أَبِيكَ فِي الْجِنِّ فَإِنَّكَ خَلِيفَتِي عَلَيْهِمْ

جریان نامه امام باقر در ابوا

شیخ مقدس اردبیلی در حدیقة الشیعه و همچنین علامه حلی درکتاب کشف الیقین از ابوسعید خدری نقل کرده:روزی پیامبر اکرم(ص) در ابطح که زمین ریگزاری است (میدان معابده نزدیک منا) نشسته بودند و نزد آن حضرت عده ای ازاصحاب حضورداشتند٬رسول خدا برای آنها حدیث می فرمود که ناگهان نظر مبارکش به گردبادی افتاد و غبار زیادی برانگیخته بود و نزدیک می شد تا مقابل پیامبر قرار گرفت٬ شخصی درمیان آن بود به رسول خدا سلام کرد و عرض کرد:

ای رسول خدا! من فرستاده ی طایفه ای ازجن هستم که به شما پناه آورده ایم٬ زیرا عده ای از آنهابه ما ستم کرده اند و از حد خود تجاوز نمودند٬ یک نماینده ازطرف شما بفرستید تا بین ما و آنها به حکم خدا و قرآن قضاوت نماید

پیامبر فرمود:نام توچیست؟ عرض کرد: من عرفطه بن شمراخ ازطایفه بنی کاخ هستم...

قال علی : یا ایمان بیارید یا جزیه بدید یا بجنگید

حیوانات و ادب و فرمانبرداری شان از ائمه ع -جریان گرگ و موسی بن جعفر- جریان آهو و امام رضا

جریان شیرها و زینب کذابه و امام هادی

جریان نقش پرده و امام جواد

دوم، بحث اطاعت است؛ سوره مبارکه النساء آیه ۵۹

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا أَطيعُوا اللَّهَ وَأَطيعُوا الرَّسولَ وَأُولِي الأَمرِ مِنكُم ۖ اطاعت رسول و اطاعت اولی‌الامر. این، در عمل است. در میدان عمل باید اطاعت کرد، پیروی کرد.

اعتقاد داشته باشیم آنها والی عالمند ،صاحب اختیار دنیایند به زمین و زمان و ملک و ملکوت امر میکنند خورشید ردالشمس ماه شق القمر ابرو باد و درخت و سنگها و همه موجودات از انس و جن و ملائکه انها را امیر میدانند . پادشاهان عالم سربازشونند

فضائل و مناقب اهل البیت (ع)...
ما را در سایت فضائل و مناقب اهل البیت (ع) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : choseinabbasi2 بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 7 آذر 1402 ساعت: 15:56