زیارت روزانه از راه دور
امام صادق(ع) به سدیر فرمودند: سدیر آیا هر روز به زیارت قبر امام حسین(ع) میروی؟ گفتم: فدای شما بشوم نه، فرمودند: چقدر شما جفا میکنید فرمودند: هر جمعه به زیارت مرقد امام حسین(ع) می روید؟ گفتم: نه. فرمودند: هر ماه که به زیارت میروید؟ گفتم نه، فرمودند: هر سال چطور؟ گفتم: گاهی پیش میآید، فرمودند: سدیر چقدر به سیدالشهداء جفا کارید. آیا نمیدانی برای خدا دو میلیون فرشتهای است که گرد آلوده و مو پریشان گریهکنان، زیارت میکنند خسته هم نمیشوند و چه میشود ای سدیر هر جمعه ۵ بار و روزی یک بار قبر امام حسین(ع) را زیارت کنی؟ گفتم: فدای شما بشوم بین ما و مزار سید الشهداء(ع) مسافت زیادی است، فرمودند: برو بالای پشت بام سپس بجانب راست و چپ بنگر سپس سر خود را به سوى آسمان بالا ببر سپس بسوى قبر توجّه نما و بگو: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» نوشته خواهد شد براى تو یک زیارت، و هر زیارتى را ثواب یک حجّ و یک عمره باشد.
عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَا سَدِیرُ تَزُورُ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فِی کُلِّ یَوْمٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَا قَالَ فَمَا أَجْفَاکُمْ قَالَ فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ قُلْتُ لَا قَالَ فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ شَهْرٍ قُلْتُ لَا قَالَ فَتَزُورُونَهُ فِی کُلِّ سَنَةٍ قُلْتُ قَدْ یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَجْفَاکُمْ لِلْحُسَیْنِ ع أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَیْ أَلْفِ مَلَکٍ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَ وَ یَزُورُونَ لَا یَفْتُرُونَ وَ مَا عَلَیْکَ یَا سَدِیرُ أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع فِی کُلِّ جُمْعَةٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ فِی کُلِّ یَوْمٍ مَرَّةً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَرَاسِخَ کَثِیرَةً فَقَالَ لِی اصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِکَ ثُمَ تَلْتَفِتُ یَمْنَةً وَ یَسْرَةً ثُمَ تَرْفَعُ رَأْسَکَ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَ انْحُ نَحْوَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ- السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ تُکْتَبُ لَکَ زَوْرَةٌ وَ الزَّوْرَةُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ قَالَ سَدِیرٌ فَرُبَّمَا فَعَلْتُ فِی الشَّهْرِ أَکْثَرَ مِنْ عِشْرِینَ مَرَّةً.» (مرآة العقول، ج۱۸ ص ۳۱۹)
ثواب هزینه کردن در راه زیارت برای خود و دیگران
هر درهم در راه زیارت حسین(ع) معادل هزار درهم
اگر زائر در سفر زیارت فوت شود فرشتگان نازل گشته و او را غسل مىدهند و نیز دربهائى از بهشت به روى او گشوده مىشود و نسیم خوش آن در قبر بر او وزیده و در قبر پراکنده و منتشر مىگردد و اگر وى در سفر زیارت سالم و از گزند مرگ در امان ماند دربى به روى او گشوده مىشود که رزق و روزى وى از آن نازل مىگردد و در مقابل هر درهمى که انفاق کرده ده هزار درهم قرار داده مىشود و آن را براى وى ذخیره کرده و هنگامى که محشور شد و از قبر بیرون آمد به او گفته مىشود: در مقابل هر درهمى که در سفر زیارتت خرج کردى ده هزار درهم مال تو است و خداوند به تو نظر نموده و آنها را نزد خودش براى او ذخیره کرد.)
عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: «… فَإِنْ هَلَکَ فِی سَفَرِهِ نَزَلَتِ الْمَلَائِکَةُ فَغَسَّلَتْهُ وَ فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ وَ یَدْخُلُ [وَ فُتِحَ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ یَدْخُلُ] عَلَیْهِ رَوْحُهَا حَتَّى یُنْشَرَ وَ إِنْ سَلِمَ فُتِحَ لَهُ الْبَابُ الَّذِی یَنْزِلُ مِنْهُ الرِّزْقُ وَ یُجْعَلُ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ ذُخِرَ ذَلِکَ لَهُ فَإِذَا حُشِرَ قِیلَ لَهُ لَکَ بِکُلِّ دِرْهَمٍ عَشَرَةُ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ إِنَّ اللَّهَ نَظَرَ لَکَ وَ ذَخَرَهَا لَکَ عِنْدَه.» (کامل الزیارات، ص ۱۲۸)
ثواب هزینه کردن در راه زیارت حسین(ع)
شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: کسى که براى رفتن و زیارت نمودن آن حضرت متحمّل هزینه و خرج شده و نیز نزد قبر مطهّر پول خرج کند چه اجرى دارد؟ حضرت فرمودند: در مقابل هر یک درهمى که خرج کرده هزار درهم دریافت خواهد نمود.
«… قَالَ فَمَا لِلْمُنْفِقِ فِی خُرُوجِهِ إِلَیْهِ وَ الْمُنْفِقِ عِنْدَهُ؟ قَالَ دِرْهَمٌ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ… .» (کامل الزیارات، ص ۱۲۳)
ثواب کسی که دیگران را تجهیز برای زیارت نماید
شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: اجر کسى که دیگرى را مجهّز کرده و به زیارت قبر آن حضرت بفرستد ولى خودش بواسطه عارضه و علّتى که پیش آمده به زیارت نرود چیست؟ حضرت فرمودند: به هر یک درهمى که خرج کرده و انفاق نموده همانند کوه احد حسنات حقتعالى براى او منظور مىفرماید و باقى مىگذارد و بر او چند برابر آنچه متحمّل شده و بلا و گرفتارىهائى که بطور قطع نازل شده تا به وى اصابت کرده را از او دفع مىنماید و مال و دارائى او را حفظ و نگهدارى مىکند.
«… قَالَ قُلْتُ فَمَا لِمَنْ یُجَهِّزَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ [لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ] قَالَ یُعْطِیهِ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یُخْلِفُ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یُصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیُصِیبَهُ وَ یُدْفَعُ عَنْهُ وَ یُحْفَظُ فِی مَالِهِ… .» (کامل الزیارات، ص ۱۲۳)
دولت لازم است یارانه بدهد برای زیارت
امام صادق(ع): اگر مردم خانه خدا را متروک بگذارند، بر حکومت اسلامى واجب است که مردم را به زیارت حج و توقّف در کنار خانه خدا مجبور کند. اگر مردم حرم مدینه را متروک بگذارند، بر حکومت اسلامى واجب است که مردم را به زیارت حرم رسول خدا و توقّف در مدینه مجبور کند و اگر مردم فقیر و نیازمند باشند، باید از بودجه اسلامى هزینه سفر آنان را تأمین کند.
عن ابی عبدالله(ع): «لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَکُوا الْحَجَّ، لَکَانَ عَلَى الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلى ذلِکَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ، وَ لَوْ تَرَکُوا زِیَارَةَ النَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، لَکَانَ عَلَى الْوَالِی أَنْ یُجْبِرَهُمْ عَلى ذلِکَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ، أَنْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْتِ مَالِ الْمُسْلِمِین» (الکافی (ط – الإسلامیة)، ج۴ ص۲۷۲)
یک درهم انفاق در این راه معادل انفاق ده هزار شهر
امام صادق(ع): کسى که به زیارت قبر حضرت ابا عبد اللَّه الحسین(ع) رود به طور حتم به رسول خدا(ص) و به ما اهلبیت(ع) احسان نموده و غیبتش جایز نبوده و گوشتش بر آتش حرام است و در مقابل هر یک درهمى که انفاق کرده خداوند متعال انفاق اهالى ده هزار شهرهائى که در کتابش معلوم است را به او اعطاء مىفرماید و بدنبال آن نیازمندىهایش را روا و آنچه را که از خود باقى گذارد حقتعالى حافظ آنهاست و هیچ چیز از خدا نمیخواهد مگر آنکه باریتعالى به سرعت یا با تأخیر به او میبخشد و اجابتش میکند.
عن ابی عبدالله ع: «مَنْ أَتَى قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ وَصَلَنَا- وَ حَرُمَتْ غِیبَتُهُ وَ حَرُمَ لَحْمُهُ عَلَى النَّارِ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ عَشَرَةَ أَلْفِ مَدِینَةٍ لَهُ فِی کِتَابٍ مَحْفُوظٍ وَ کَانَ اللَّهُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ حَوَائِجِهِ وَ حُفِظَ فِی کُلِّ مَا خَلَّفَ وَ لَمْ یَسْأَلِ اللَّهَ شَیْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ وَ أَجَابَهُ فِیهِ إِمَّا أَنْ یُعَجِّلَهُ وَ إِمَّا أَنْ یُؤَخِّرَهُ لَهُ» (کامل الزیارات، ص ۱۲۷)
سختی کشیدن برای زیارت
دعای امام صادق(ع) برای زائران سختی کشیده زیارت امام حسین(ع)
امام صادق(ع) بعد از دعائی که در حق زائران حسین میفرمایند: خدایا دشمنان ما بواسطه زیارت امام حسین علیه السلام آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند ولى این حرکت دشمنان ایشان را از تمایل به ما باز نداشت و این ثبات آنان از باب دشمنی آنان با مخالفین ما است، پس تو این صورتهائى که حرارت آفتاب آنها را در راه محبّت ما تغییر داده مورد ترحّم خودت قرار بده و نیز صورتهائى را که روى قبر ابى عبداللَّه الحسین(ع) مىگذارند و بر مىدارند مشمول لطف و رحمتت قرار بده و همچنین به چشمهائى که از باب ترحم بر ما اشک ریختهاند نظر عنایت فرما و دلهائى که براى ما به جزع آمده و بخاطر ما سوختهاند را ترحّم فرما، بار خدایا به فریادهائى که بخاطر ما بلند شده برس، خداوندا من این ابدان و این ارواح را نزد تو امانت قرار داده تا در روز عطش اکبر که بر حوض کوثر وارد مىشوند آنها را سیراب نمائى.
قال الصادق(ع): «… اللَّهُمَّ إِنَّ أَعْدَاءَنَا عَابُوا عَلَیْهِمْ بِخُرُوجِهِمْ فَلَمْ یَنْهَهُمْ ذَلِکَ عَنِ الشُّخُوصِ إِلَیْنَا خِلَافاً مِنْهُمْ عَلَى مَنْ خَالَفَنَا فَارْحَمْ تِلْکَ الْوُجُوهَ الَّتِی غَیَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْخُدُودَ الَّتِی تَتَقَلَّبُ عَلَى حَضْرَةِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْأَعْیُنَ الَّتِی جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَةً لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتِی جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الصَّرْخَةَ الَّتِی کَانَتْ لَنَا اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْدِعُکَ تِلْکَ الْأَبْدَانَ وَ تِلْکَ الْأَنْفُسَ حَتَّى تُوَفِّیَهُمْ عَلَى الْحَوْضِ یَوْمَ الْعَطَشِ الْأَکْبَر.» (کامل الزیارات، ص ۱۱۷)
از سختیها گلایه نکن!
ابن ابى یعفور خدمت امام صادق(ع) عرض مىکند: اشتیاق زیارت تو باعث شد که من مشقّتهایى را متحمّل گردم تا به محضرت شرفیاب شوم، حضرت در جوابش فرمودند: از پروردگارت گلایه نکن! چرا نزد کسى که حقّش بر گردن تو از حقّ من بیشتر است نرفتى؟ ابن ابى یعفور مىگوید: این دو جمله حضرت خیلى بر من گران آمد و جمله دوم (چرا نزد کسى که حقّش بیشتر از حقّ من است نرفتى) از جمله اوّل (از پروردگارت گلایه نکن) گرانتر بود، لذا پرسیدم: آن چه کسى است که حقّش بر من از حقّ تو بیشتر است؟ فرمود: حسین بن على(ع)؛ چرا نزد امام حسین(ع) نرفتى و آن جا دعا نکردى و عرض حاجت ننمودى؟!
ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع دَعَانِی الشَّوْقُ إِلَیْکَ أَنْ تَجَشَّمْتُ إِلَیْکَ عَلَى مَشَقَّةٍ فَقَالَ لِی لَا تَشْکُ رَبَّکَ فَهَلَّا أَتَیْتَ مَنْ کَانَ أَعْظَمَ حَقّاً عَلَیْکَ مِنِّی فَکَانَ مِنْ قَوْلِهِ فَهَلَّا أَتَیْتَ مَنْ کَانَ أَعْظَمَ حَقّاً عَلَیْکَ مِنِّی أَشَدَّ عَلَیَ مِنْ قَوْلِهِ لَا تَشْکُ رَبَّکَ قُلْتُ وَ مَنْ أَعْظَمُ عَلَیَّ حَقّاً مِنْکَ قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع أَ لَا [أَلَّا] أَتَیْتَ الْحُسَیْنَ ع فَدَعَوْتَ اللَّهَ عِنْدَهُ وَ شَکَوْتَ إِلَیْهِ حَوَائِجَکَ.» (کامل الزیارات، ص ۱۶۸)
فضیلت زیارت امام حسین(ع) هنگام خطر جانی
برداشته شدن ترس قیامت به خاطر ترس در راه زیارت حسین(ع)
به امام باقر(ع) عرضه داشتم: چه مىفرمائید درباره کسى که با خوف و هراس پدر شما را زیارت کند؟ حضرت فرمودند: در روزى که فزع اکبر است حقتعالى او را أمان دهد و فرشتگان به وى بشارت داده و به او مىگویند: «مترس و محزون مباش امروز روزى است که تو در آن رستگار مىشوى.»
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع مَا تَقُولُ فِیمَنْ زَارَ أَبَاکَ عَلَى خَوْفٍ قَالَ یُؤْمِنُهُ اللَّهُ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ تَلَقَّاهُ الْمَلَائِکَةُ بِالْبِشَارَةِ وَ یُقَالُ لَهُ لَا تَخَفْ وَ لَا تَحْزَنْ هَذَا یَوْمُکَ الَّذِی فِیهِ فَوْزُک.» (کامل الزیارات، ص۱۲۵)
مقدار ثواب زیارت به مقدار خوف آن سنجیده می شود
امام باقر(ع) به محمد ابن مسلم فرمودند: آیا به زیارت قبر حسین ع مىروى؟ عرض کردم: بلى ولى با ترس و هراس. فرمودند: هر قدر در زیارتت خوف بیشتر باشد ثواب در آن به مقدار خوف و هراس تو مىباشد و کسى که در زیارتش خائف و بیمناک باشد در روزى که مردم براى حساب پروردگار عالمیان به پا مىخیزند حقتعالى او را در امان قرار داده و خوف و وحشت او را برطرف مىکند و با آمرزش گناهان برگشته و فرشتگان بر او سلام میدهند و نبىّ اکرم(ص) به زیارتش آمده و براى او دعاء مىفرمایند و بواسطه نعمت الهى حالش دگرگون شده و فضلى که هیچ مکروه و بدى با آن همراه نیست شاملش شده و بدنبال آن رضوان خدا نصیبش مىگردد.
مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَال: «قَالَ لِی أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ع هَلْ تَأْتِی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع قُلْتُ نَعَمْ عَلَى خَوْفٍ وَ وَجَلٍ فَقَالَ مَا کَانَ مِنْ هَذَا أَشَدَّ فَالثَّوَابُ فِیهِ عَلَى قَدْرِ الْخَوْفِ وَ مَنْ خَافَ فِی إِتْیَانِهِ آمَنَ اللَّهُ رَوْعَتَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ وَ انْصَرَفَ بِالْمَغْفِرَةِ وَ سَلَّمَتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ وَ زَارَهُ النَّبِیُّ ص وَ دَعَا لَهُ وَ انْقَلَبَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُ سُوءٌ وَ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ ثُمَّ ذَکَرَ الْحَدِیثَ.» (کامل الزیارات، ص ۱۲۷)
امام حسین(ع) هم صحبت زائری که با ترس او را زیارت کرده است
ابن بکیر به امام صادق(ع): من به شهر ارجان وارد شده ولى قلب و دلم آرزوى زیارت قبر مطهّر پدر بزرگوارتان را داشت لذا از شهر به قصد زیارت آن جناب خارج شدم امّا دلم ترسان و لرزان بود و از خوف و ترس سلطان و ساعیان و عمّال وى و مرزبانان تا زمان مراجعت در وحشت و دهشت بودم. حضرت فرمودند: اى پسر بکیر آیا دوست ندارى که خداوند تو را از کسانى که در راه ما ترسان و خائف مىباشند محسوب فرماید؟ آیا مىدانى کسى که به خاطر خوف ما خائف باشد حقتعالى او را در سایه عرش مکان دهد و هم صحبتش حضرت امام حسین(ع) در زیر عرش مىباشد و حقتعالى او را از فزعهاى روز قیامت در امان مىدارد، مردم به فزع و جزع آمده ولى او فزع نمىکند، پس اگر فزع کند فرشتگان آرامش کرده و بواسطه بشارت دادن قلبش را ساکت و ساکن مىنمایند.
عَنِ ابْنِ بُکَیْر عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «قُلْتُ لَهُ إِنِّی أَنْزِلُ الْأَرَّجَانَ وَ قَلْبِی یُنَازِعُنِی إِلَى قَبْرِ أَبِیکَ فَإِذَا خَرَجْتُ فَقَلْبِی وَجِلٌ مُشْفِقٌ حَتَّى أَرْجِعَ خَوْفاً مِنَ السُّلْطَانِ وَ السُّعَاةِ وَ أَصْحَابِ الْمَسَالِحِ فَقَالَ یَا ابْنَ بُکَیْرٍ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَاکَ اللَّهُ فِینَا خَائِفاً أَ مَا تَعْلَمُ أَنَّهُ مَنْ خَافَ لِخَوْفِنَا أَظَلَّهُ اللَّهُ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ وَ کَانَ مُحَدِّثُهُ الْحُسَیْنَ ع تَحْتَ الْعَرْشِ وَ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ أَفْزَاعِ یَوْمِ الْقِیَامَةِ یَفْزَعُ النَّاسُ وَ لَا یَفْزَعُ فَإِنْ فَزِعَ وَقَّرَتْهُ [قَوَّتْهُ] الْمَلَائِکَةُ وَ سَکَّنَتْ قَلْبَهُ بِالْبِشَارَةِ.» (کامل الزیارات، ص ۱۲۶)
زیارت خائفانه باعث ایمنی در روز فزع اکبر
زراره نقل کرده که وى گفت: محضر مبارک حضرت ابى جعفر علیه السّلام عرضه داشتم: چه مىفرمائید درباره کسى که با خوف و هراس پدر شما را زیارت کند؟ حضرت فرمودند: در روزى که فزع اکبر است حقتعالى او را أمان دهد و فرشتگان به وى بشارت داده و به او مىگویند: مترس و محزون مباش امروز روزى است که تو در آن رستگار مىشوى.
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع مَا تَقُولُ فِیمَنْ زَارَ أَبَاکَ عَلَى خَوْفٍ قَالَ یُؤْمِنُهُ اللَّهُ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَرِ وَ تَلَقَّاهُ الْمَلَائِکَةُ بِالْبِشَارَةِ وَ یُقَالُ لَهُ لَا تَخَفْ وَ لَا تَحْزَنْ هَذَا یَوْمُکَ الَّذِی فِیهِ فَوْزُکَ.» (کامل الزیارات، ۱۲۵)
ترک زیارت به جهت ترس باعث حسرتی بزرگ
امام صادق(ع) خطاب به معاویه بن وهب فرمودند: اى معاویه زیارت آن حضرت را ترک مکن.
عرض کردم: فدایت شوم نمىدانستم که امر چنین بوده و اجر و ثواب آن این مقدار است.
حضرت فرمودند: اى معاویه کسانى که براى زائرین امام حسین(ع) در آسمان دعاء مىکنند به مراتب بیشتر هستند از آنان که در زمین براى ایشان دعاء و ثناء مىنمایند.
زیارت او را از ترس هیچ کس وانگذار و رها نکن. کسی که به جهت ترس زیارت را ترک کند حسرتی میخورد که آرزو میکند ای کاش قبرش در دستش بود.آیا دوست ندارى خداوند پیکر و تن تو را در میان گروهى بیند که پیامبر خدا(ص) آنان را دعا مىفرماید؟ آیا دوست نداری فردای قیامت از کسانی باشی که ملائکه با آنها مصافحه میکنند؟ آیا دوست نداری فردای قیامت از کسانی باشی که هیچ گناهی ندارند؟ آیا دوست نداری از کسانی باشی که پیامبر(ص) با آنها مصافحه میکند؟
قال الصادق ع: «… لَا تَدَعْهُ لِخَوْفٍ مِنْ أَحَدٍ فَمَنْ تَرَکَهُ لِخَوْفٍ رَأَى مِنَ الْحَسْرَةِ مَا یَتَمَنَّى أَنَّ قَبْرَهُ کَانَ بِیَدِهِ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ یَرَى اللَّهُ شَخْصَکَ وَ سَوَادَکَ مِمَّنْ یَدْعُو لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ غَداً مِمَّنْ تُصَافِحُهُ الْمَلَائِکَةُ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ غَداً فِیمَنْ رَأَى وَ لَیْسَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ فَتُتْبَعَ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ غَداً فِیمَنْ یُصَافِحُ رَسُولَ اللَّهِ ص.» (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص ۹۶)
عواقب ترک زیارت امام حسین(ع)
هر یک سال تعلّل در زیارت حسین(ع)، یک سال از عمر کم میکند
به نقل از منصور بن حازم: از او (امام صادق علیه السلام) شنیدم که مىگفت: «هر که یک سال بر او بگذرد و به زیارت قبر حسین(ع) نرود، خداوند یک سال از عمر او مىکاهد و اگر بگویم که یکى از شما سى سال، پیش از اجل خود مىمیرد، راست گفتهام و این، براى آن است که زیارت او را ترک مىکنید. پس زیارتش را ترک نکنید تا خداوند، عمرهاى شما را طولانى و روزىهاى شما را افزون کند، و هرگاه زیارتش را ترک کنید، خداوند از عمرها و روزىهاى شما مىکاهد. پس در زیارت او از یکدیگر پیشى بگیرید و آن را ترک نکنید.
عن منصور بن حازم: سَمِعتُهُ یَقولُ: «مَن أتى عَلَیهِ حَولٌ لَم یَأتِ قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام نَقَصَ اللَّهُ مِن عُمُرِهِ حَولًا، ولَو قُلتُ إنَّ أحَدَکُم یَموتُ قَبلَ أجَلِهِ بِثَلاثینَ سَنَةً لَکُنتُ صادِقاً؛ وذلِکَ أنَّکُم تَترُکونَ زِیارَتَهُ. َلا تَدَعوها یَمُدُّ اللَّهُ فی أعمارِکُم ویَزیدُ فی أرزاقِکُم، وإذا تَرَکتُم زِیارَتَهُ نَقَصَ اللَّهُ مِن أعمارِکُم وأرزاقِکُم. فَتَنافَسوا فی زِیارَتِهِ، ولا تَدَعوا ذلِک… .» (البرهان فی تفسیر القرآن ج۴ ۵۴۲)
کسانی که از روی سستی و تنبلی زیارت ابی عبدالله(ع) نمی روند «از شیعیان ما» نیستند.
امام صادق(ع): تعجّب است از گروهى که مىپندارند شیعه هستند ولى گفته مىشود روزگار بر ایشان مىگذرد و احدى از ایشان به زیارت قبر حسین علیه السّلام نمىروند، چه از روى جفا بوده و چه تنبلى و سستى کرده و چه عاجز و ناتوان باشند و چه کسلى و بىحالى منشأ آن باشند، به خدا سوگند اگر مىدانستند در زیارت آن حضرت چیست هرگز تنبلى و کسلى را به خود راه نمىدادند.
عرض کردم: فدایت شوم: چه فضیلتى در آن مىباشد؟ حضرت فرمودند: فضل و خیر بسیارى در آن مىباشد، اولین خیرى که به زائر مىرسد آن است که گناهان گذشتهاش را خداوند آمرزیده و به او خطاب مىشود: از ابتداء شروع به عمل بکن.
عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع: «یَقُولُ عَجَباً لِأَقْوَامٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ شِیعَةٌ لَنَا وَ یُقَالُ إِنَّ أَحَدَهُمْ یَمُرُّ بِهِ دَهْرَهُ وَ لَا یَأْتِی قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع جَفَاءً مِنْهُ وَ [تَهَاوُناً وَ عَجْزاً وَ کَسَلًا] تَهَاوَنَ وَ عَجَزَ وَ کَسِلَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ یَعْلَمُ مَا فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ مَا تَهَاوَنَ وَ لَا کَسِلَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا فِیهِ مِنَ الْفَضْلِ قَالَ فَضْلٌ وَ خَیْرٌ کَثِیرٌ أَمَا أَوَّلُ مَا یُصِیبُهُ أَنْ یُغْفَرَ لَهُ مَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ وَ یُقَالَ لَهُ اسْتَأْنِفِ الْعَمَل». (کامل الزیارات ، ص ۲۹۲)
تارک زیارت حسین(ع) بهشتی هم باشد میهمان است.
امام صادق(ع): کسى که به زیارت قبر حضرت امام حسین(ع) نرود و گمانش این باشد که از شیعیان ما است و با این حال فوت کند او شیعه ما نیست و اگر از اهل بهشت هم باشد میهمان بهشتیان محسوب مىشود.
عن الصادق ع: «مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع وَ هُوَ یَزْعُمُ أَنَّهُ لَنَا شِیعَةٌ حَتَّى یَمُوتَ فَلَیْسَ هُوَ لَنَا بِشِیعَةٍ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضِیفَانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ.» (کامل الزیارات، ص ۱۹۳)
ترک زیارت علامت نقص ایمان و دین
امام باقر(ع): هر کس از شیعیان ما که به زیارت قبر حضرت امام حسین ع نرود ایمان و دینش ناقص بوده و اگر داخل بهشت شود در مقامى پائینتر از مؤمنین باشد.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: «مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ مُنْتَقَصَ الْإِیمَانِ، مُنْتَقَصَ الدِّینِ وَ إِنْ دَخَلَ الْجَنَّةَ کَانَ دُونَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الْجَنَّةِ.» (کامل الزیارات، ص ۱۹۳)
زائر محب و مؤمن است و تارک زیارت ناقص الایمان
امام باقر(ع): «کسى که مىخواهد بداند آیا اهل بهشت هست یا نه، پس حبّ و دوستى ما را بر دلش عرضه کند اگر دلش آن را پذیرفت پس او مؤمن است و کسى که محبّ و دوستدار ما است باید در زیارت امام حسین(ع) راغب باشد، بنا بر این شخصى که زائر امام حسین(ع) باشد ما او را محبّ خود مىدانیم و از اهل بهشت خواهد بود و کسى که زوار حضرت ابا عبداللَّه الحسین(ع) نباشد ناقص الایمان است.»
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَیَعْرِضُ حُبَّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَإِنْ قَبِلَهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ وَ مَنْ کَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْیَرْغَبْ فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع فَمَنْ کَانَ لِلْحُسَیْنِ ع زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ لِلْحُسَیْنِ زَوَّاراً کَانَ نَاقِصَ الْإِیمَانِ.» (کامل الزیارات، ص ۱۹۳)
تارک زیارت تارک حق خدا و رسول(ص)
امام صادق(ع): اگر یکى از شما طول دهر و عمرش را به حجّ رفته ولى به زیارت حسین بن على(ع) نرود حتما و محقّقا حقّى از حقوق خدا و حقوق رسول خدا(ص) را ترک کرده زیرا حقّ حسین(ع) فریضه و تکلیفى است از جانب خداوند که بر هر مسلمانى واجب مىباشد.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ یَزُرِ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَکَانَ تَارِکاً حَقّاً مِنْ حُقُوقِ اللَّهِ وَ حُقُوقِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِأَنَّ حَقَّ الْحُسَیْنِ ع فَرِیضَةٌ مِنَ اللَّهِ وَاجِبَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ.» (کامل الزیارات، ص ۱۲۲)
ترک زیارت حسین موجب عاق رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع)
حلبی در روایتی طولانی میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم در مورد کسی که زیارت حسین(ع) را ترک کند در حالی که می توانسته انجام دهد چه میگوئی؟ فرمود: او عاق رسول خدا(ص) و ما اهل بیت(ع) است و کاری را که برای او بوده را سبک شمرده است.
«عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: «قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا تَقُولُ فِیمَنْ تَرَکَ زِیَارَتَهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ قَالَ أَقُولُ إِنَّهُ قَدْ عَقَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَقَّنَا وَ اسْتَخَفَّ بِأَمْرٍ هُوَ لَهُ… .» (کامل الزیارات، ص ۱۲۸)
پیامبر(ص) از خاک کربلا به ام سلمه داد و عاشورا تبدیل به خون شد.
ام سلمه میگوید: یک شب پیامبر خدا(ص) از نظر ما غائب شد و خیلى طول کشید. وقتى آمد گرد و غبار بسر و صورت مبارکش نشسته و موهایش ژولیده و کف دست مقدسش بسته بود. من گفتم: یا رسول اللَّه(ص) چرا تو را گرد و غبار آلوده مىبینم؟ فرمود: امشب مرا بموضعى بردند که آن را کربلا میگویند، در آنجا قتلگاه حسینم و گروهى از اهل بیتم را بمن نشان دادند. من همچنان خونهاى آنان را جمع کردم، آن خونها اینها است که در میان دست من میباشد آنگاه کف دست خود را باز کرد و به من فرمود: این خونها را بگیر و آنها را نگاه دار! وقتى من آنها را گرفتم و نگاه کردم دیدم شبیه به خاک قرمز میباشد، من آنها را در میان یک شیشه ریختم و سر آن را بستم و نگاهدارى نمودم.
هنگامى که امام حسین(ع) از مکه خارج و متوجه عراق شد من همه شب و همه روزه آن شیشه را خارج میکردم و میبوئیدم و به آن نظر میکردم و براى مصیبت وى میگریستم. وقتى روز دهم محرم که امام حسین(ع) در آن کشته شد فرا رسید من آن شیشه را در اول روز خارج کردم دیدم بحال خود میباشد. وقتى آخر روز نزد آن شیشه رفتم دیدم آن خاک مبدل بخون گردیده! در میان خانه فریاد زدم و گریان شدم ولى خشم خود را براى اینکه مبادا دشمنان خاندان عصمت که در مدینه بودند آگاه شوند و مرا شماتت کنند فرو بردم. من دائما مواظب وقت و روزى که آن خاک مبدل به خون شده بود بودم، هنگامى که خبر شهادت امام حسین(ع) رسید دیدم با آن روز مطابق است.
عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا: «أَنَّهَا قَالَتْ خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ عِنْدِنَا ذَاتَ لَیْلَةٍ فَغَابَ عَنَّا طَوِیلًا ثُمَّ جَاءَنَا وَ هُوَ أَشْعَثُ أَغْبَرُ وَ یَدُهُ مَضْمُومَةٌ فَقُلْتُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لِی أَرَاکَ شَعِثاً مُغْبَرّاً فَقَالَ أُسْرِیَ بِی فِی هَذَا الْوَقْتِ إِلَى مَوْضِعٍ مِنَ الْعِرَاقِ یُقَالُ لَهُ کَرْبَلَاءُ فَأُرِیتُ فِیهِ مَصْرَعَ الْحُسَیْنِ ابْنِی وَ جَمَاعَةٍ مِنْ وُلْدِی وَ أَهْلِ بَیْتِی فَلَمْ أَزَلْ أَلْقُطُ دِمَاءَهُمْ فَهَا هُوَ فِی یَدِی وَ بَسَطَهَا إِلَیَّ فَقَالَ خُذِیهَا فَاحْفَظِی بِهَا فَأَخَذْتُهَا فَإِذَا هِیَ شِبْهُ تُرَابٍ أَحْمَرَ فَوَضَعْتُهُ فِی قَارُورَةٍ وَ شَدَدْتُ رَأْسَهَا وَ احْتَفَظْتُ بِهَا فَلَمَّا خَرَجَ الْحُسَیْنُ ع مِنْ مَکَّةَ مُتَوَجِّهاً نَحْوَ الْعِرَاقِ کُنْتُ أُخْرِجُ تِلْکَ الْقَارُورَةَ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ وَ أَشَمُّهَا وَ أَنْظُرُ إِلَیْهَا ثُمَّ أَبْکِی لِمُصَابِهِ فَلَمَّا کَانَ فِی الْیَوْمِ الْعَاشِرِ مِنَ الْمُحَرَّمِ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ ع أَخْرَجْتُهَا فِی أَوَّلِ النَّهَارِ وَ هِیَ بِحَالِهَا ثُمَّ عُدْتُ إِلَیْهَا آخِرَ النَّهَارِ فَإِذَا هِیَ دَمٌ عَبِیطٌ فَصِحْتُ فِی بَیْتِی وَ بَکَیْتُ وَ کَظَمْتُ غَیْظِی مَخَافَةَ أَنْ یَسْمَعَ أَعْدَاؤُهُمْ بِالْمَدِینَةِ فَیَتَسَرَّعُوا بِالشَّمَاتَةِ فَلَمْ أَزَلْ حَافِظَةً لِلْوَقْتِ وَ الْیَوْمِ حَتَّى جَاءَ النَّاعِی یَنْعَاهُ فَحُقِّقَ مَا رَأَیْتُ.» (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج۲ ص ۱۳۰)
خبر پیامبر(ص) به فاطمه زهرا(س) از شهادت سید الشهدا(ع)
امام صادق(ع): امام حسین علیه السّلام را مادرش میبرد، پیامبر اکرم امام حسین را گرفت و فرمود:
خدا قاتل و ربایندگان اشیاء تو را لعنت کند! خدا افرادى را که بر علیه تو قیام میکنند هلاک نماید! خدا بین من و آن افرادى که بر علیه تو قیام مینمایند حکم فرماید! حضرت زهراى اطهر علیها السّلام گفت: پدر جان! چه میگوئى؟
فرمود: اى دختر عزیزم! به یاد آن اذیت و ظلم و ستم و غدرى آمدم که بعد از من و تو دچار حسینم خواهد شد، حسینم در آن روز در میان گروهى است که گویا، ستارگان آسمان هستند و بسوى شهادت میشتابند. گویا، من لشکرگاه و موضع اثاث و تربت آنان را مىبینم.
فاطمه زهراء گفت: پدر جان! این موضعى که شما آن را توصیف میکنى کجا است؟ فرمود: موضعى است که آن را کربلاء مینامند و آن موضع براى ما و امامان و امت خانه کرب و بلاء است. گروهى از اشرار امت من بر حسین و یارانش حمله و خروج میکنند که اگر عموم افرادى که در آسمانها و زمین هستند براى احدى از ایشان نزد خدا شفاعت کنند پذیرفته نخواهد شد و آنان همیشگى در دوزخ خواهند بود.
فاطمه اطهر گفت: پدر جان! آیا حسین من شهید خواهد شد!؟
فرمود: آرى، اى دختر عزیزم! بهنحوى شهید مىشود که احدى قبل از او شهید نشده باشد! آسمانها، زمینها، ملائکه، وحوش، گیاهان، دریاها و کوهها براى حسینم گریان میشوند. اگر خدا به آنها اجازه دهد نفسکشى در روى زمین باقى نیست که تنفس کند. گروهى از دوستداران ما نزد حسین میآیند که در روى زمین به خدا عالمتر و بحقّ ما ثابتتر از ایشان نخواهد بود. در روى زمین احدى غیر از آنان نیست که متوجه حسین شود. ایشان در تاریکىهاى ظلم و ستم چراغهاى درخشندهاى هستند، آنان شفاعت خواهند کرد، ایشانند که فرداى قیامت وارد حوض کوثر من خواهند شد، موقعى که بر من وارد شوند ایشان را بوسیله علائمى که دارند میشناسم، اهل هر دینى امامان خود را میطلبند، ولى آنان غیر از ما کسى را نخواهند طلبید.
مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «کَانَ الْحُسَیْنُ ع مَعَ أُمِّهِ تَحْمِلُهُ فَأَخَذَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلِیکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ سَالِبِیکَ وَ أَهْلَکَ اللَّهُ الْمُتَوَازِرِینَ عَلَیْکَ وَ حَکَمَ اللَّهُ بَیْنِی وَ بَیْنَ مَنْ أَعَانَ عَلَیْکَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ یَا أَبَتِ أَیَ شَیْءٍ تَقُولُ قَالَ یَا بِنْتَاهْ ذَکَرْتُ مَا یُصِیبُهُ بَعْدِی وَ بَعْدَکِ مِنَ الْأَذَى وَ الظُّلْمِ وَ الْغَدْرِ وَ الْبَغْیِ وَ هُوَ یَوْمَئِذٍ فِی عُصْبَةٍ کَأَنَّهُمْ نُجُومُ السَّمَاءِ یَتَهَادَوْنَ إِلَى الْقَتْلِ وَ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى مُعَسْکَرِهِمْ- وَ إِلَى مَوْضِعِ رِحَالِهِمْ وَ تُرْبَتِهِمْ فَقَالَتْ یَا أَبَتِ وَ أَیْنَ هَذَا الْمَوْضِعُ الَّذِی تَصِفُ قَالَ مَوْضِعٌ یُقَالُ لَهُ کَرْبَلَاءُ وَ هِیَ ذَاتُ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ عَلَیْنَا وَ عَلَى الْأُمَّةِ یَخْرُجُ عَلَیْهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی وَ لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ یَشْفَعُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ مَا شُفِّعُوا فِیهِمْ وَ هُمُ الْمُخَلَّدُونَ فِی النَّارِ قَالَتْ یَا أَبَتِ فَیُقْتَلُ قَالَ نَعَمْ یَا بِنْتَاهْ قُتِلَ قَبْلَهُ أَحَدٌ کَانَ تَبْکِیهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ الْوَحْشُ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ لَوْ یُؤْذَنُ لَهَا مَا بَقِیَ عَلَى الْأَرْضِ مُتَنَفِّسٌ وَ تَأْتِیهِ قَوْمٌ مِنْ مُحِبِّینَا لَیْسَ فِی الْأَرْضِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ لَا أَقْوَمُ بِحَقِّنَا مِنْهُمْ وَ لَیْسَ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ أَحَدٌ یَلْتَفِتُ إِلَیْهِ غَیْرُهُمْ أُولَئِکَ مَصَابِیحُ فِی ظُلُمَاتِ الْجَوْرِ وَ هُمُ الشُّفَعَاءُ وَ هُمْ وَارِدُونَ حَوْضِی غَداً أَعْرِفُهُمْ إِذَا وَرَدُوا عَلَیَّ بِسِیمَاهُمْ- وَ أَهْلُ کُلِّ دِیْنِ یَطْلُبُونَ أَئِمَّتَهُمْ وَ هُمْ یَطْلُبُونَنَا وَ لَا یَطْلُبُونَ غَیْرَنَا وَ هُمْ قِوَامُ الْأَرْضِ بِهِمْ یَنْزِلُ الْغَیْثُ وَ ذَکَرَ الْحَدِیثَ بِطُولِه.» (کامل الزیارات، ص ۶۸)
خبر دادن پیامبر(ص) از عزاداران بر حسین(ع) در آینده
روایت شده: هنگامى که پیغمبر(ص) فاطمه اطهر(س) را از شهادت فرزندش حسین(ع) و آن مصائبى که دچار آن حضرت شد آگاه نمود آن بانو گریه شدیدى کرد و گفت: پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقع رخ میدهد؟ فرمود در آن زمانى که من و تو و على در دنیا نباشیم! گریه حضرت زهراء(س) شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسى براى حسینم گریه خواهد کرد و چه کسى متصدى عزادارى وى خواهد شد!؟
پیامبر معظم فرمود: اى فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید مینمایند. هنگامى که روز قیامت فرا رسد تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. هر یکى از ایشان که در مصیبت امام حسین گریه کند ما دست او را میگیریم و داخل بهشت مینمائیم.
اى فاطمه! هر چشمى فرداى قیامت گریان است غیر از چشمى که در مصیبت حسین گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمتهاى بهشت به وى داده خواهد شد.
رُوِیَ: «أَنَّهُ لَمَّا أَخْبَرَ النَّبِیُّ ص ابْنَتَهُ فَاطِمَةَ بِقَتْلِ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ وَ مَا یَجْرِی عَلَیْهِ مِنَ الْمِحَنِ بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ فَاشْتَدَّ بُکَاؤُهَا وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ فَقَالَ النَّبِیُّ یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَةُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ وَ کُلُّ مَنْ بَکَى مِنْهُمْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّةَ یَا فَاطِمَةُ کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهَا ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعِیمِ الْجَنَّةِ.» (بحار الأنوار (ط – بیروت) ج۴۴ ۲۹۲)
گریه امیرالمؤمنین(ع) بر اباعبدالله(ع)
من در آن سفرى که حضرت امیر متوجه صفین شد با آن بزرگوار بودم. وقتى حضرت امیر به نینوا که نزدیک شط فرات است رسید با بلندترین صدا به من فرمود: آیا میدانى اینجا چه موضعى است؟ گفتم: نه یا امیر المؤمنین. فرمود: اگر تو نظیر من از این موضع آگاه میبودى از اینجا عبور نمیکردى تا مثل من گریه کنى!! آنگاه آن بزرگوار بقدرى گریه کرد که ریش مبارکش خیس شد و اشکهایش به سینه مقدسش فرو ریخت! ما نیز با آن حضرت شروع به گریه نمودیم آن بزرگوار میفرمود: آه! آه! مرا با آل ابوسفیان چه کار! مرا با آل حرب که حزب شیطان است و دوستداران کفر چه کار! اى ابا عبد اللَّه! صابر باش، زیرا پدر تو نیز مثل آنچه تو از ایشان خواهى دید دیده است.
سپس آن حضرت آب خواست و براى نماز وضو گرفت و آنچه را که خدا خواست نماز خواند و نظیر مرتبه اول شروع به سخنرانى نمود و بعد از نماز ساعتى خواب رفت. آنگاه بیدار شد و فرمود: یا بن عباس! گفتم: لبیک من اینجا حاضرم. فرمود: میخواهى این خوابى که چند لحظه قبل دیدم برایت بگویم؟ گفتم: چشمان تو بخواب خوش روند. یا امیرالمؤمنین خیر است.
فرمود: گویا، دیدم مردانى از آسمان فرود آمدند که پرچمهاى سفیدى همراه داشتند و شمشیرهاى خود را که سفید و درخشنده بودند حمایل کرده بودند، آنگاه در اطراف این زمین یک خطى کشیدند. سپس گویا، دیدم این نخلها شاخههاى خود را به زمین میزدند و این زمین غرق خون تازه شد! آنگاه حسین که جوجه و فرزند و چون مخ من میباشد در میان دریاى خون غرق شده و هر چه استغاثه میکند کسى نیست بفریادش برسد! پس از این ماجرا دیدم مردانى که سفید و نورانى بودند از آسمان نازل شدند و گفتند: اى آل رسول! صبور باشید! زیرا شما بهدست اشرار مردم کشته خواهید شد. یا ابا عبداللَّه! این بهشت است که مشتاق تو میباشد. آنگاه ایشان به من تعزیت میگفتند و میگفتند: یا ابا الحسن! مژده باد تو را، زیرا در آن روزى که مردم در محضر عدل خدا قیام میکنند خدا چشم تو را بوسیله این حسین روشن خواهد کرد پس از این جریان بود که بیدار شدم.
قسم بحق آن کسى که جان على در دست قدرت او میباشد صادق مُصَدَّق (بضم میم و فتح صاد و دال با تشدید، یعنى کسى که او را تصدیق کرده باشند) یعنى حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بمن خبر داد؛ من این زمین را موقعى که براى قتال با مردمان ستمکار خارج شوم خواهم دید. این زمین، کرب و بلا میباشد. حسین و تعداد هفده نفر از فرزندان من و فرزندان فاطمه در این زمین دفن خواهند شد! این زمین در آسمانها معروف به کربلاء است، همچنان که بقعه حرمین و بقعه بیت المقدس معروفند.
ٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: «کُنْتُ مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی خَرْجَتِهِ إِلَى صِفِّینَ فَلَمَّا نَزَلَ بِنَیْنَوَى وَ هُوَ بِشَطِّ الْفُرَاتِ قَالَ بِأَعْلَى صَوْتِهِ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ أَ تَعْرِفُ هَذَا الْمَوْضِعَ قُلْتُ لَهُ مَا أَعْرِفُهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ ع لَوْ عَرَفْتَهُ کَمَعْرِفَتِی لَمْ تَکُنْ تَجُوزُهُ حَتَّى تَبْکِیَ کَبُکَائِی قَالَ فَبَکَى طَوِیلًا حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ وَ سَالَتِ الدُّمُوعُ عَلَى صَدْرِهِ وَ بَکَیْنَا مَعاً وَ هُوَ یَقُولُ أَوْهِ أَوْهِ مَا لِی وَ لِآلِ أَبِی سُفْیَانَ مَا لِی وَ لآِلِ حَرْبٍ حِزْبِ الشَّیْطَانِ وَ أَوْلِیَاءِ الْکُفْرِ صَبْراً یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقَدْ لَقِیَ أَبُوکَ مِثْلَ الَّذِی تَلْقَى مِنْهُمْ ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ وُضُوءَ الصَّلَاةِ فَصَلَّى مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یُصَلِّیَ ثُمَّ ذَکَرَ نَحْوَ کَلَامِهِ الْأَوَّلِ إِلَّا أَنَّهُ نَعَسَ عِنْدَ انْقِضَاءِ صَلَاتِهِ وَ کَلَامِهِ سَاعَةً ثُمَّ انْتَبَهَ فَقَالَ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ فَقُلْتُ هَا أَنَا ذَا فَقَالَ أَ لَا أُحَدِّثُکَ بِمَا رَأَیْتُ فِی مَنَامِی آنِفاً عِنْدَ رَقْدَتِی فَقُلْتُ نَامَتْ عَیْنَاکَ وَ رَأَیْتَ خَیْراً یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ رَأَیْتُ کَأَنِّی بِرِجَالٍ قَدْ نَزَلُوا مِنَ السَّمَاءِ مَعَهُمْ أَعْلَامٌ بِیضٌ قَدْ تَقَلَّدُوا سُیُوفَهُمْ وَ هِیَ بِیضٌ تَلْمَعُ وَ قَدْ خَطُّوا حَوْلَ هَذِهِ الْأَرْضِ خَطَّةً ثُمَّ رَأَیْتُ کَأَنَّ هَذِهِ النَّخِیلَ قَدْ ضَرَبَتْ بِأَغْصَانِهَا الْأَرْضَ تَضْطَرِبُ بِدَمٍ عَبِیطٍ وَ کَأَنِّی بِالْحُسَیْنِ سَخْلِی وَ فَرْخِی وَ مُضْغَتِی وَ مُخِّی قَدْ غَرِقَ فِیهِ یَسْتَغِیثُ فِیهِ فَلَا یُغَاثُ وَ کَأَنَّ الرِّجَالَ الْبِیضَ قَدْ نَزَلُوا مِنَ السَّمَاءِ یُنَادُونَهُ وَ یَقُولُونَ صَبْراً آلَ الرَّسُولِ فَإِنَّکُمْ تُقْتَلُونَ عَلَى أَیْدِی شِرَارِ النَّاسِ وَ هَذِهِ الْجَنَّةُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِلَیْکَ مُشْتَاقَةٌ ثُمَّ یُعَزُّونَنِی وَ یَقُولُونَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَبْشِرْ فَقَدْ أَقَرَّ اللَّهُ بِهِ عَیْنَکَ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ ثُمَّ انْتَبَهْتُ هَکَذَا وَ الَّذِی نَفْسُ عَلِیٍّ بِیَدِهِ لَقَدْ حَدَّثَنِی الصَّادِقُ الْمُصَدَّقُ أَبُو الْقَاسِمِ ص أَنِّی سَأَرَاهَا فِی خُرُوجِی إِلَى أَهْلِ الْبَغْیِ عَلَیْنَا وَ هَذِهِ أَرْضُ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ یُدْفَنُ فِیهَا الْحُسَیْنُ ع وَ سَبْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا مِنْ وُلْدِی وَ وُلْدِ فَاطِمَةَ وَ إِنَّهَا لَفِی السَّمَاوَاتِ مَعْرُوفَةٌ تُذْکَرُ أَرْضُ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ کَمَا تُذْکَرُ بُقْعَةُ الْحَرَمَیْنِ وَ بُقْعَةُ بَیْتِ الْمَقْدِس.» (بحار الأنوار (ط – بیروت) ج۴۴ ۲۵۲)
بی تابی حضرت زهرا سلام الله علیها درباره حضرت اباعبد الله(ع)
پیامبر اکرم(ص): دخترم فاطمه در روز قیامت وارد صحراى محشر شود در حالى که چند جامه که به خون رنگین است همراه اوست آنها را به پایهای از پایههای عرش میآویزد و میگوید: اى دادگستر! تو خود میان من و قاتل فرزندم داورى کن. پیامبر(ص) فرمود: به پروردگار کعبه قسم که خداوند متعال به سود فاطمه حکم و داورى مىفرماید و خداوند متعال با غضب فاطمه غضب میکند و با رضایت او راضی میشود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «تُحْشَرُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَعَهَا ثِیَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ العرش فَتَقُولُ یَا عَدْلُ احْکُمْ بَیْنِی وَ بَیْنَ قَاتِلِ وَلَدِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَیَحْکُمُ اللَّهُ تَعَالَى لِابْنَتِی وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَغْضَبُ بِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا.» (بحار الأنوار، ج۴۳ ۲۲۰)
گریه امام حسن(ع) بر اباعبدالله(ع)
روزى حسین علیه السّلام به حضور برادرش امام حسن علیه السّلام آمد (طبق روایات هنگام مسموم شدن امام حسن علیه السّلام بود) هنگامى که چشم حسین علیه السّلام به چهره برادر افتاد گریست، امام حسن علیه السّلام پرسید: چرا گریه مىکنى؟ حسین علیه السّلام فرمود: گریهام به خاطر آن مصائبى است که بر تو وارد مىشود. امام حسن علیه السّلام فرمود: آنچه بر من وارد شود زهرى است که آن را به من مىخورانند، و به وسیله آن کشته مىشوم. ولى هیچ روزى به سختى روز (شهادت) تو اى ابا عبداللَّه نیست، که سى هزار نفر تو را محاصره کنند، در حالى که ادّعا مىکنند از امّت جدّ ما محمّد(ص) هستند، خود را به اسلام نسبت مىدهند، و همه آنها خود را براى کشتن و ریختن خون تو، و بىاحترامى به حریم تو، و به اسارت گرفتن اهل بیت تو و غارت خیام تو آماده کردهاند، در این هنگام است که خداوند لعنتش را شامل حال بنى امیّه کند، و آسمان خون و خاکستر بر سر مردم بباراند، و هر چیزى حتى حیوانات وحشى و ماهیان دریاها براى مصیبت تو مىگریند.
عَنِ الصَّادِقِ ع عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع: «أَنَّ حُسَیْنَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع دَخَلَ یَوْماً عَلَى الْحَسَنِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ بَکَى فَقَالَ مَا یُبْکِیکَ قَالَ أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِکَ فَقَالَ الْحَسَنُ ع إِنَّ الَّذِی یُؤْتَى إِلَیَّ سَمٌّ یُدَسُّ إِلَیَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَزْدَلِفُ إِلَیْکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ ص وَ یَنْتَحِلُونَ الْإِسْلَامَ فَیَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْیِ ذَرَارِیِّکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثِقْلِکَ فَعِنْدَهَا یُحِلُّ اللَّهُ بِبَنِی أُمَیَّةَ اللَّعْنَةَ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ دَماً وَ رَمَاداً وَ یَبْکِی عَلَیْکَ کُلُّ شَیْءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَار.» (الأمالی( للصدوق)، ص ۱۱۶)
پاداش زیارت امام حسین(ع) با پای پیاده
هر قدم هزار ثواب، پاکی از هزار گناه و بالارفتن هزاردرجه ای زائر حسین(ع)
امام صادق(ع): کسى که پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود خداوند متعال به هر قدمى که بر مىدارد هزار حسنه برایش ثبت و هزار گناه از وى محو مىفرماید و هزار درجه مرتبهاش را بالا مىبرد (و سپس فرمودند:) وقتى به فرات رسیدی ابتدا غسل کن و کفشهایت را آویزان نما و پاى برهنه راه برو و مانند بنده ذلیل راه برو و وقتى به درب حائر رسیدى چهار مرتبه تکبیر بگو سپس اندکى حرکت کن باز چهار بار تکبیر گفته بعد به طرف بالاى سر حضرت برو و در آنجا بایست و سپس چهار مرتبه تکبیر بگو و نزد قبر نماز بخوان و از خداوند متعال حاجت خود را بخواه.
ِ عَنْ أَبِی الصَّامِتِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ یَقُول: «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ فضائل و مناقب اهل البیت (ع)...
ما را در سایت فضائل و مناقب اهل البیت (ع) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : choseinabbasi2 بازدید : 56 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1402 ساعت: 18:06